زن - تو هیچی نمیفهمی، چون زن نیستی، تو اصلا نمیتونی جای من باشی. قضیه فقط بچه نیست، این اولشه کم کم بقیه چیزا رو میشه، چپ چپ نیگا کردنا، نذر و نیاز مادرت که مثل پتک میخوره تو سرت، غرغر بابات، نگاه در و همسایه ، تیکههای آنچنانی پسرای محل و نگاه غریبه ها و پیشنهادهای آنچنانی که چیه... یه آقا بالا سر نداری، اسم فامیل کس دیگهای روت نیست، چرا... چون تنهایی... هیچ کس اسمت رو با علاقه به زبون نمیآره چون... تو هیچی نمیدونی...