به یاد آورد وقتی آقا بزرگ داشت نامه مینوشت، شفق بود و خروس بیتابانه میخواند. در کوچه صدای پای کسی میآمد و اسب در دالان بیقراری میکرد. آقا بزرک قلم نیش را در دوات کرده بود. پیکی از سوی خورشید برای چاره جویی درباره فاجعهای که احتمال وقوع آن بسیار است نزد آقا بزرگ که شخصیت سیاسی به شمار میآید فرستاده میشود. آقا بزرگ به سبب نفوذپذیری بسیاری که در میان مردم دارد میتواند دستخط بدهد و مشکل را حل کند، اما عدهای موانع بسیاری به وجود میآورند تا شاید بتوانند از رسیدن نامه جلوگیری کنند که...