سودابه فضایلی را اغلب به سبب پژوهشها و ترجمههایش میشناسیم. در میان ترجمههای او آثار فراوانی با موضوع تئاتر و سینما و نمایشنامهنویسان به چشم میخورد از شکسپیر و ادوارد باند تا پیتر هانتکه و آیزنشتاین؛ اما نگرش شکلگرایانه ایرانی (بهدلیل آشنایی عمیق او با اسطورهها) و چندلایه و به شدت نمادگرای نمایشنامههای او که در دهه 40 نوشته شدهاند، چشمگیر و قابل توجهاند و تعجبی ندارد که در زمان خود مورد توجه قرار نگرفتند و در صندوقخانه ماندند تا نسلی دیگر بیاید و ذهنهای بارور بتواند با آنها ارتباط برقرار کند؛ نسلی که امروز تشنه این نوع نگرشهای تازه است.