موضوع این داستان خواندنی، درباره مردی است که بخاطر اتفاقات زندگیاش از دوران کودکی تا جوانی، به پوچی رسیده. قهرمان اصلی داستان، قربانی قضاوتی است که شاید در ظاهر درست باشد، اما در واقع به خاطر این قضاوت، بر پایه قوانین خشک جوامع بشری، حکمی صادر میشود که پایههای زندگی این جوان را متزلزل ساخته و سبب میشود جوان نسبت به تمامی آدمهای جامعه بدبین شده و سرنوشتش دستخوش افکار مبهم میشود. روز دوم او، درباره قضاوت، حرفها دارد و دیدگاههای آدمها را نسبت به رفتار یکدیگر به چالش میکشد.