نمیدانم چرا تا به امروز سایه تمام مردهای زندگیام همواره سنگین بوده است. خواستم تجربهای تازه از زندگی داشته باشم و این بار خودم انتخاب کنم همراهم را و خواستم برای حفظ عشقی تازه جوانهزده هر شرایط و سختی را بپذیرم و بایستم اما قانون زندگی حرف دیگری داشت که نمیتوان خانهایاز عشق را بر خرابهای دیگر بنا کرد. اکنون سایهای دیگر بر زندگیام افتاده است که وادارم میکند به از دست دادن و نگرانیام از آن است که غریبهای که انتخاب خودم بود در زیر این سایه سنگین برای همیشه از دست بدهم غریبهای که دیگر برایم غریبه نیست!