مجموعه داستان خارجی

بازگشت زرتشت و اگر جنگ ادامه یابد

در مجموعه حاضر دو اثر از "هرمان هسه ( 1877ـ 1962یعنی "بازگشت زرتشت" و "اگر جنگ ادامه یابد "به فارسی ترجمه شده است .دو اثر یاد شده به گونه مقامه فراهم آمده است .در بازگشت زرتشت (ظهور زرتشت) عده‌ای از جوانان آلمان که شکست خورده و مایوس از جنگ برگشته‌اند با زرتشت به گفتگو می‌نشینند. زرتشت با لبخندی که نشان از استهزاء دارد خطاب به آنان می‌گوید: شما باید بیاموزید خودتان باشید، همان گونه که من آموخته‌ام زرتشت باشم ...دوستان من، هرگاه زرتشت با شما سخن می‌گوید، منتظر نباشید خردمندی از او بشنوید، یا هنری، یا فورمولی یا حقه و فنی سحرآمیز در علم سخن‌پردازی از او ببینید .در پی دیدن خود انسان باشید .شما می‌توانید سختی را از سنگ بیاموزید، خواندن و نوا سردادن را از پرنده و از من می‌توانید بیاموزید که انسان و سرنوشت یا تقدیر چیست ."بدین ترتیب، "هرمان هسه "در این گفتار رمزگونه با زبان زرتشت، انسان را به خلوت و تنهایی، قناعت و پیروی از سرنوشت، همچنین به شناخت حقیقی از وجود انسان، فرا می‌خواند .بخش دوم کتاب نیز متضمن چند مقامه است در باب خطرات جنگ و سرگذشت بشر در قرن بیستم که با فاجعه خونریزی، حرص و نظایر آن توام بوده است .

اساطیر
9789643310271
۱۳۸۸
۲۵۶ صفحه
۵۲۳ مشاهده
۰ نقل قول
هرمان هسه
صفحه نویسنده هرمان هسه
۳۸ رمان هرمان هسه ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی - سوییسی و برندهٔ جایزه نوبل سال ۱۹۴۶ در ادبیات. وی در (۲ ژوئیه ۱۸۷۷ میلادی) در شهر کالو (Calw) واقع در استان بادن-وورتمبرگ زاده شد. پدر هرمان هسه مدیریت مؤسسه انتشارات مبلغین پروتستان را به عهده داشت. مادرش دختر هندشناس معروف، دکتر«هرمان گوندرت» و مدیر اتحادیه ناشران کالو بود. کتاب‌خانه بزرگ پدربزرگ و شغل پدر، اولین باب آشنایی هرمان هسه جوان با ادبیات بود. از طریق پدر و مادرش که مبلغان مذهبی در ...
دیگر رمان‌های هرمان هسه
نارتسیس و گلدموند
نارتسیس و گلدموند داستان از دیر ماریا برون شروع می‌شود، سپس در جهان خارج از دیر، در صحراها و روستاها و قصرها و شهرها ادامه‌ می‌یابد و سرانجام در ماریا برون به انجام می‌رسد... در داستان حاضر نارتسیس صورت مجسم اندیشه و جان است و گلدموند، از دین برگشته و راه عشرت و هنر را پیش گرفته، نماینده طبیعت و تن.
اخبار عجیب و حکایات غریب
اخبار عجیب و حکایات غریب
سلوک به سوی صبح
سلوک به سوی صبح سفر ما به سوی صبح و حلقه‌ی ما، یعنی پیوندی که بنیاد آن بود، مهم‌ترین، بلکه تنها چیز ارجمند زندگی من بود، چیزی بود که وجود من در کنار آن سخت ناچیز می‌نمود و اکنون که می‌خواهم این مهم‌ترین چیز، یا دست‌کم چیزکی از آن را، ثبت کنم و محفوظ بدارم، آن‌همه را جز توده‌ای تصویر پاشیده از هم نمی‌یابم ...
سیدارتها
سیدارتها موضوعی که هسه در این اثر مطرح می‌سازد این است که هر فردی باید طریق زندگی خویش را خودش بیابد، نه آن‌که از اصول عقاید یا تعلیمات مورد قبول مرجعی مقتدر پیروی کند. مفاهیمی نظیر طغیان علیه مرجعیت و اقتدار موضوع محوری این رمان است که در قالب بودا تجسم می‌یابد.
سیذارتا
سیذارتا موضوعی که هسه در این اثر مطرح می‌سازد این است که هر فردی باید طریق زندگی خویش را خودش بیابد، نه آن‌که از اصول عقاید یا تعلیمات مورد قبول مرجعی مقتدر پیروی کند. مفاهیمی نظیر طغیان علیه مرجعیت و اقتدار موضوع محوری این رمان است که در قالب بودا تجسم می‌یابد.
مشاهده تمام رمان های هرمان هسه
مجموعه‌ها