رمان خارجی - آلمان

سیدارتها

گوش به رود سپردند.آوای بسیارآهنگ رود به نرمی به‌گوش می‌رسید.سیدارتها در آب ‌روان نگریست و پیش چشمش صورت‌هایی نقش‌ بست. صورت پدرش را دید که تنها بود ،در ماتم پسرش پیر شده، و صورت خود را دید که تنها بود، او نیز در بند اشتیاق فرزند دور شده‌اش اسیر. پسرش را دید که او نیز تنها بود و با شوری بسیار بر راه گدازان امیال جوان خویش می‌شتابید. هر یک از آن‌ها روی به سوی مقصود داشتند و مقهور آن بودند و هر یک در رنج. رود با آوای رنج می‌نالید. سیدارتها کتابی است در ستایش بودا که راه خویش را پیگیرانه و بی‌هیچ سستی تا به آخر دنبال کرد، کتابی در ستایش خویشتن باوری و استقلال رای.

سروش حبیبی
ماهی
9789642092338
۱۳۹۸
۱۷۶ صفحه
۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
هرمان هسه
صفحه نویسنده هرمان هسه
۳۸ رمان هرمان هسه ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی - سوییسی و برندهٔ جایزه نوبل سال ۱۹۴۶ در ادبیات. وی در (۲ ژوئیه ۱۸۷۷ میلادی) در شهر کالو (Calw) واقع در استان بادن-وورتمبرگ زاده شد. پدر هرمان هسه مدیریت مؤسسه انتشارات مبلغین پروتستان را به عهده داشت. مادرش دختر هندشناس معروف، دکتر«هرمان گوندرت» و مدیر اتحادیه ناشران کالو بود. کتاب‌خانه بزرگ پدربزرگ و شغل پدر، اولین باب آشنایی هرمان هسه جوان با ادبیات بود. از طریق پدر و مادرش که مبلغان مذهبی در ...
دیگر رمان‌های هرمان هسه
نارتسیس و گلدموند
نارتسیس و گلدموند داستان از دیر ماریا برون شروع می‌شود، سپس در جهان خارج از دیر، در صحراها و روستاها و قصرها و شهرها ادامه‌ می‌یابد و سرانجام در ماریا برون به انجام می‌رسد... در داستان حاضر نارتسیس صورت مجسم اندیشه و جان است و گلدموند، از دین برگشته و راه عشرت و هنر را پیش گرفته، نماینده طبیعت و تن.
زنبق
زنبق
نارسیس
نارسیس لیدیا با صدایی آهسته به او گفته بود:«نازنینم، آرزوی من خوشبختی و سعادت توست و اصلا راضی به ناراحتی و رنج تو نیستم. سرورم من را عفو کن که تو را به خودم وابسته کرده‌ام... سرنوشت من در این دنیا این است که سال‌ها در غم از دست دادن تو خون دل بخورم و رنج بکشم، ولی چه باک که ...
گرگ بیابان
گرگ بیابان زندگی هرمان هسه خود به عنوان یک داستان موفق قابلیت ارائه دارد. تولد در شهری کوچک، تحصیل در مدرسه الهیات، شاگردی در کارخانه، شاگردی در کتابفروشی و آنگاه شروع کار نویسندگی و مرگ ناگهانی... هسه در سال‌‌هایی که در کتابفروشی مشغول بود به مطالعة شخصی پرداخت. در میان شعرای آلمان خود را بیش از همه مدیون گوته می‌دانست و مدعی بود عصیان ...
سیدارتا
سیدارتا هر فردی باید طریق زندگی خویش را خودش بیابد، نه آن‌که از اصول، عقاید یا تعلیمات مورد قبول مرجعی مقتدر پیروی کند. مفاهیمی نظیر طغیان علیه مرجعیت و اقتدار موضوع محوری این رمان است که در قالب بودا تجسم می‌یابد.
مشاهده تمام رمان های هرمان هسه
مجموعه‌ها