رمان خارجی

پیامبر

(The prophet)

پیامبرِ خلیل‌جبران در چهرة «المصطفی» ظاهر می‌شود. وی بر بالای کوه، با مردم ارفالس با سخنان نافذ و شاعرانه دربارة همة مسائل حادِ جامعه مانند کار، داد و ستد، آزادی، قانون، شادی و اندوه، خوبی و بدی و دیانت حرف می‌زند. همة این سخنان بر این پایه استوارند که سرشت انسان ذاتاً خوب است و دشواری‌های زندگی او از این جا ناشی می‌شود که او هنوز تعارض‌های اساسی زندگی را به جا نیاورده و ماهیت کار و نظام زندگی همچنان که باید او را دگرگون نکرده است.

روزنه
9789641160175
۱۳۹۲
۱۹۱ صفحه
۸۸۲ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جبران خلیل جبران
صفحه نویسنده جبران خلیل جبران
۳۷ رمان او در ششم ژانویه سال ۱۸۸۳، در خانواده‌ای مسیحی مارونی (منسوب به مارون قدیس) که به خلیل جبران شهرت داشتند، در البشری، ناحیه‌ای کوهستانی در شمال لبنان به دنیا آمد. مادرش زنی هنرمند بود که «کامله» نام داشت. مادر جبران کامله رحمه، سی ساله بود که جبران را از شوهر سومش خلیل جبران به دنیا آورد. شوهرش مردی بی مسئولیت بود و خانواده را به ورطه فقر کشاند. جبران خلیل یک برادر ناتنی به نام «پیتر»، شش سال بزرگتر از ...
دیگر رمان‌های جبران خلیل جبران
عروسان دشت
عروسان دشت این کتاب مجموعه‌ای از چهار داستان کوتاه است. عناوین این داستان‌ها عبارتند از: خاکستر نسل‌ها و آتش جاوید، مرتا اهل بان، یوحنای دیوانه، صلبان.
پیامبر
پیامبر پیامبرِ خلیل‌جبران در چهرة «المصطفی» ظاهر می‌شود. وی با سخنان نافذ و شاعرانه با مردم ارفالس بر بالای کوه، دربارة همة مسائل حادِ جامعه مانند کار، داد و ستد، آزادی، قانون، شادی و اندوه، خوبی و بدی و دیانت سخن می‌گوید. همة این سخنان بر این پایه استوارند که سرشت انسان ذاتاً خوب است و دشواری‌های زندگی او از این ...
اشک و لبخند
اشک و لبخند این کتاب شامل شصت و نه قطعه از سروده‌های «جبران» است. قطعات این مجموعه در بر دارنده عشق، امید، آرزو، ایمان و احساس شاعر است.
نغمه‌ها و موسیقی
نغمه‌ها و موسیقی ای زمین! چه زیبا و شگفت‌آوری! در روشنایی به کمال می‌رسی و در برابر خورشید فروتنی می‌‌کنی. و چون سایه شب بر چهره‌ات افتد زیباتر و زیباتر می‌‌شوی. نغمه‌های صبح تو شنیدنی است و تسبیحات شب هنگام تو هراس‌انگیز است. ای زمین! تو به کمال رسیده‌ای!
عیسی پسر انسان
عیسی پسر انسان باراباس می‌گوید: "او را گرفتند و مرا آزاد کردند، او بالا رفت و من فرو رفتم... و من به خوبی می‌دانم این کسانی که عیسی را به جای من به صلیب کشیدند، مرا به عذابی جاویدان محکوم کردند، زیرا به صلیب کشیدن او یک ساعت بیش‌تر طول نکشید، اما من تا پایان عمر، صلیب خویش را بردوش می‌کشم. جبران‌خلیل‌جبران شاعر، نویسنده ...
مشاهده تمام رمان های جبران خلیل جبران
مجموعه‌ها