صبر کردم. دیشب شوهرم را کشتم. با متهی دندانپزشکی کاسهی سرش را سوراخ کردم. صبر کردم ببینم از جمجمهاش کبوتر میپرد بیرون یا نه، اما به جای کبوتر یک کلاغ سیاه بزرگ بیرون پرید.
در انتظار تاریکی در انتظار روشنایی
تظاهر کنندگان برای چه آمده بودند؟ سعی میکردند چه چیزی را ثابت کنند، یا تغییر بدهند؟ به چه چیزی اعتقاد داشتند که وادارشان میکرد به کتک خوردن، زندانی شدن، یا از کار بیکار شدن تن بدهند؟
عشق اول من (4 داستان و 1 گفتگو) مجموعه داستان
چهار داستان عاشقانۀ کلیما، روایتگر زندگی جوانی در گذر از سال های دشوار بلوغ اوست؛ آن هم در سرزمینی که عشق، وطن و عواطف انسانی باید فدای سیاست شود. نخستین تاثر او از عشق در برخورد با دختر جوانی در آشپزخانۀ گتوی یهودیان است که در لیوان او شیر بیش تری می ریزد؛ پس از او زن متاهلی پرشر و ...
عاشقان 1 شبه
عاشقان یک شبه مجموعه داستانهایی است درباره انسانهای سرگشتهای که از عشق، مفر و پناهگاهی برای خود ساختهاند و رهایی و آزادی را در عشق میجویند. او خود گفته است: «در اغلب کارهایم، تقریبا همیشه درباره عشقهای تراژیک نوشتهام. دلایل زیادی هست که چرا عشق بیشتر وقتها تراژیک است؛ اما چیزی که میتوان به صورت نظری گفت این است که ...
روح پراگ
یکی از شگفتانگیزترین ویژگیهای شهر «پراگ»، فقدان جاه و جلال در آن است. پراگ یکی از معدود شهرهای بزرگی است که در آن حتی یک ساختمان بلند یا طاق نصرت دیده نمیشود و حتی قصرهایی که درونشان باشکوه است، نمای بیرونی سادهای دارند و نمای بیرونیشان تقریبا مثل نمای بیرونی سربازخانههاست. این شهر، بناهای یادبود زیادی ندارد، اما ساختمانهای زیادی ...