رمان خارجی

آناخوسیفا

(Memorial da convento)

"دون خوان"، پادشاه پرتغال که دو سال پیش با "آناخوسیفا"، ازدواج کرده نذر می‌کند که اگر صاحب فرزندی شد صومعه‌ای برای همسرش احداث نماید .پس از تولد کودک، پادشاه کشیشی را مسئول ساختن صومعه می‌کند که خود در آرزوی پرواز با ماشین پرنده است" .بالتازار "مردی است که در این کار به کشیش کمک می‌کند" .بلیموندا "همسر بالتازار که دارای نیروی سحر و جادوست، از آرزوی کشیش باخبر شده در این امر او را یاری می‌رساند و کشیش عاقبت موفق به پرواز می‌شود ;اما براساس قوانین موجود، کشیش به دلیل پرواز بالاتر از محدوده قانونی، محکوم به مرگ می‌شود و ....

چلچله
9789649027036
۱۳۹۴
۳۰۴ صفحه
۷۴۸ مشاهده
۰ نقل قول
ژوزه ساراماگو
صفحه نویسنده ژوزه ساراماگو
۳۹ رمان ژوزه ساراماگو نویسندهٔ پرتغالی برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است.ساراماگو در دهکده‌ای کوچک در شمال لیسبون در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد، او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل‌های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد. اگرچه اولین رمان او به نام کشورگناه ...
دیگر رمان‌های ژوزه ساراماگو
توقف در مرگ
توقف در مرگ مرگ نمی‌تواند ظالم باشد، زیرا آنچه انجام می‌دهد، دست کم از منظر خودش اصلا ظالمانه نیست. از سوی دیگر، پس از چند ماه اعتصاب و وقفه در انجام وظیفه، دیگر انتظار ندارید که گوش‌هایش اعتراضی بشنوند و چشم‌هایش شاهد نگرانی مردم باشد. تاکنون پیش نیامده کسی که قرار بوده بمیرد، نمیرد. اما گویا در یک لحظه همه چیز تغییر کرده بود، ...
بینایی
بینایی رمان «بینایی» در حقیقت ماجرای دیگری است برای ساکنان شهری که رمان «کوری» در آن اتفاق افتاده بود. «ژوزه ساراماگو» داستان را با یک انتخابات آغاز می‌کند. مردم پایتخت تا بعدازظهر حضور کمرنگی در انتخابات دارند و بارش شدید باران نیز شرایط را دشوارتر کرده است. اما پس از آن مردم به سوی صندوق‌های رای راهی می‌شوند. پس از شمارش ...
تاریخ محاصره لیسبون
تاریخ محاصره لیسبون
هجوم دوباره مرگ
هجوم دوباره مرگ شمار قربانیان مرگ، بیش از حد تصور بود. حدود 60 هزار نفر در فهرست انتظار مرگ قرار داشتند. به عبارت دقیق‌تر تعداد آنها شصت ‌و دو هزار و پانصد و هشتاد نفر بود که در یک لحظه، با هم از دنیا رفته بودند. نیروی بالقوه مرگ که البته با بعضی از اقدامات مربوط به کشتار دسته جمعی قابل مقایسه بود، ...
کوری
کوری چراغ راهنما زرد شد. دو تا از ماشین‌های جلویی قبل از قرمز شدن چراغ سرعت گرفتند و رفتند. آن‌گاه علامت مرد سبز رنگ داخل چراغ گذرگاه عابر پیاده روشن شد. افراد منتظر پا روی خط‌های سپید کشیده شده بر سطح سیاه و آسفالت شده خیابان گذاشتند تا از آن عبور کنند. شاید نامش گذرگاه عابر پیاده بود اما به نظر ...
مشاهده تمام رمان های ژوزه ساراماگو
مجموعه‌ها