به محض این که سمت تختخواب چهار تیرکی رفت متوجه نامهای شد که روی بالشتش قرار داشت. بر روی آن با دست خطی کج و کوله که نشان میداد دست نویسنده آن لرزان بوده با حروف بزرگ نوشته شده یود: از پودینگ آلوچه نخور. یک نفر آرزوی سلامتیات است... هرکول پوآرو به نوشته روی کاغذ خیره شد و در حالی که از تعجب ابروانش بالا میرفت، گفت (چقدر مرموز و غیرمنتظره).