رمان خارجی

افلاک‌نما

(La planetarium)

نویسنده خود درباره اثرش می‌گوید: "در افلاک نما، خواسته‌ام در وهله اول ظاهر را نشان دهم، شخصیت‌های بیرونی را آن طور که هر کدام از ما دیگری را می‌بیند و، در پس آن، زندگی درونی آن را". در این رمان، مانند بیشتر آثار ساروت، خود ماجرا صرفا پس زمینه‌ای است برای آشکار ساختن مجموعه‌ای از "گرایش‌ها" که هنگام مواجهه اشخاص با گفته‌ها و اشیا احساس می‌شود و منشا حرکت می‌گردد. آنچه در این رمان می‌بینیم خود دنیای عینی نیست بلکه بازنمود ذهنی دنیای عینی است. داستان در نظر نویسنده صرفا رشته باریکی است که امکان می‌دهد تا حرکت‌های روان شناختی را حول برخی مضمون‌ها گردآورد و مانع از آن می‌شود که این مضمون‌ها تا بی‌نهایت پراکنده شوند. یکی از این مضمون‌ها، در افلاک نما، آفرینش در مرحله اولیه است، همان تلاش خلاقی که مدام چهره می‌نماید و راه‌ها را می‌آزماید و موضوعش را جست و جو می‌کند و فرو می‌رود و تنزل می‌کند؛ به طور مثال، در آنچه صرفا شر و ورهای پیش پا افتاده یا وسواس‌های پیرزنی شیدایی است. اما این تلاش‌، شاید روزی نزد یکی از شخصیت‌ها، از طریق ضعف‌ها و ره گم کردن‌ها به نتیجه برسد. او در همین ارزش‌های صرفا قرار دادی و در میان این دید فریبی‌هایی که به دور خود کشیده است، هر لحظه راه گم می‌کند. مواضع متداول و مکان‌های برخورد با دیگران، و نیز با خود، در این کتاب ـ به همان گونه که در همه کتاب‌های ناتالی ساروت احساس بروز یافته ـ در عین حال پوشیده ماند و بر ملا می‌شود.

نیلوفر
9789644482168
۱۳۸۳
۲۷۲ صفحه
۵۴۲ مشاهده
۰ نقل قول
ناتالی ساروت
صفحه نویسنده ناتالی ساروت
۵ رمان ناتالی ساروت حقوق‌دان، رمان‌نویس و نظریه‌پرداز ادبی یهودی فرانسوی‌زبان بود. ساروت یکی از برجسته‌ترین نویسندگان مکتب رمان نو در فرانسه است. اثر تئوریک او عصر بدگمانی (۱۹۵۶) در کنار کتاب درباره رمان نو نوشته آلن رب‌گریه مانیفست این مکتب شمرده می‌شوند. ناتالی در خانواده یهودی روشنفکری در ایوانوو شهری در ۳۰۰ کیلومتری شمال‌شرقی مسکو به دنیا آمد. پدرش شیمی‌دان و مادرش نویسنده بود. با جدایی پدر و مادرش دوران کودکی او در روسیه و فرانسه گذشت. در ۱۹۰۹ همراه پدر خود ...
دیگر رمان‌های ناتالی ساروت
سر هیچ و پوچ و 1 نمایشنامه دیگر
سر هیچ و پوچ و 1 نمایشنامه دیگر مرد 1 و مرد 2 بحثشان می‌شود، رک و بی‌پرده. گفتگوی دو دوستی که سال‌هاست همدیگر را می‌شناسند، باهم دوست‌اند و خاطرات مشترکی دارند. گفتگویی محترمانه، البته اگر کنایه‌ای که فورا جو صمیمانه صحبتشان را خراب می‌کند، در کار نبود. موضوع این است که یکی از آن‌ها دیگری را به خاطر صحبت‌های تلخی سرزنش می‌کند، به او برمی‌خورد، احترام صمیمانه‌ای ...
صدایشان را می‌شنوید
صدایشان را می‌شنوید
تو خودت را دوست نداری
تو خودت را دوست نداری ((شما خودتان را دوست ندارید.)) آخر یعنی چه؟ چطور ممکن است؟ شما خودتان را دوست ندارید؟ کی‌ کی را دوست ندارد؟
باز کنید
باز کنید کلمه‌ها، موجودات زنده کاملا مستقلی هستند و بازیگران هر یک از این درام‌ها. به محض ورود کلمه‌ها از بیرون، جداری میانشان به وجود می‌آید. تنها کلمه‌هایی که امکان پذیرایی آبرومندانه‌ای از بازدید کننده‌ها را دارند در این طرف باقی می‌مانند. بقیه کلمه‌ها بیرون می‌روند و برای اطمینان بیشتر پشت این جدار حبس می‌شوند. اما این جدار شفاف است و کلمه‌های بیرون رانده ...
مشاهده تمام رمان های ناتالی ساروت
مجموعه‌ها