نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

سر هیچ و پوچ و 1 نمایشنامه دیگر

(Pour un oui ou pour un non)

مرد 1 و مرد 2 بحثشان می‌شود، رک و بی‌پرده. گفتگوی دو دوستی که سال‌هاست همدیگر را می‌شناسند، باهم دوست‌اند و خاطرات مشترکی دارند. گفتگویی محترمانه، البته اگر کنایه‌ای که فورا جو صمیمانه صحبتشان را خراب می‌کند، در کار نبود. موضوع این است که یکی از آن‌ها دیگری را به خاطر صحبت‌های تلخی سرزنش می‌کند، به او برمی‌خورد، احترام صمیمانه‌ای را ظاهرا بین آن‌هاست به چالش می‌کشد... زیرا مرد 1، قبل از آن که نمایشنامه آغاز شود، گفته است: «چه خوب...» و همین چند کلمه تاثیر گردباد را دارد. یک مرد و یک زن، یک پدر و یک مادر، همدیگر را می‌رنجانند، آن هم زیر نگاه ریشخندآمیز بچه‌ای (بچه خودشان) که صرف حضورش، حتی از دوردست، مانعشان می‌شود آزادانه اثری را که تماشا می‌کنند تحسین کنند. غیر ممکن است ادا کردن کلمات «زیباست» در برابر چیزی که نگاه خصمانه یا صرفا بی‌تفاوت پسر ظاهرا به عدم‌اش بر می‌گرداند. پسر جوان، همچون «اشعه مرگبار» داستان‌های مصوری که دوست دارد، با افکاری که از والدینش وام می‌گیرد آن‌ها را فلج می‌کند و کلماتی را که به کار می‌برند از کار می‌اندازد.

افراز
9786003260320
۱۳۹۶
۸۴ صفحه
۱۸۱ مشاهده
۰ نقل قول
ناتالی ساروت
صفحه نویسنده ناتالی ساروت
۵ رمان ناتالی ساروت حقوق‌دان، رمان‌نویس و نظریه‌پرداز ادبی یهودی فرانسوی‌زبان بود. ساروت یکی از برجسته‌ترین نویسندگان مکتب رمان نو در فرانسه است. اثر تئوریک او عصر بدگمانی (۱۹۵۶) در کنار کتاب درباره رمان نو نوشته آلن رب‌گریه مانیفست این مکتب شمرده می‌شوند. ناتالی در خانواده یهودی روشنفکری در ایوانوو شهری در ۳۰۰ کیلومتری شمال‌شرقی مسکو به دنیا آمد. پدرش شیمی‌دان و مادرش نویسنده بود. با جدایی پدر و مادرش دوران کودکی او در روسیه و فرانسه گذشت. در ۱۹۰۹ همراه پدر خود ...
دیگر رمان‌های ناتالی ساروت
باز کنید
باز کنید کلمه‌ها، موجودات زنده کاملا مستقلی هستند و بازیگران هر یک از این درام‌ها. به محض ورود کلمه‌ها از بیرون، جداری میانشان به وجود می‌آید. تنها کلمه‌هایی که امکان پذیرایی آبرومندانه‌ای از بازدید کننده‌ها را دارند در این طرف باقی می‌مانند. بقیه کلمه‌ها بیرون می‌روند و برای اطمینان بیشتر پشت این جدار حبس می‌شوند. اما این جدار شفاف است و کلمه‌های بیرون رانده ...
صدایشان را می‌شنوید
صدایشان را می‌شنوید
افلاک‌نما
افلاک‌نما نویسنده خود درباره اثرش می‌گوید: "در افلاک نما، خواسته‌ام در وهله اول ظاهر را نشان دهم، شخصیت‌های بیرونی را آن طور که هر کدام از ما دیگری را می‌بیند و، در پس آن، زندگی درونی آن را". در این رمان، مانند بیشتر آثار ساروت، خود ماجرا صرفا پس زمینه‌ای است برای آشکار ساختن مجموعه‌ای از "گرایش‌ها" که هنگام مواجهه اشخاص ...
تو خودت را دوست نداری
تو خودت را دوست نداری ((شما خودتان را دوست ندارید.)) آخر یعنی چه؟ چطور ممکن است؟ شما خودتان را دوست ندارید؟ کی‌ کی را دوست ندارد؟
مشاهده تمام رمان های ناتالی ساروت
مجموعه‌ها