رمان خارجی

آن‌سوی رودخانه زیر درختان

(Across the river and into the trees)

داستان تلخ و اندوه‌بار واپسین روزها و ساعت‌ها و لحظه‌های یک زندگی پرماجرا، و امید بی‌رحمانه مردی که می‌داند دیگر امیدی نیست... سرگذشت شهر باشکوه و کهنسال ونیز در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم، در آخرین روزهای زندگی سرهنگ ریچارد کنتول، افسر کهنه‌کار آمریکایی، و خاطرات تکان‌دهنده او از جنگ‌های اول و دوم جهانی، مردی تنها و زخم‌خورده با غروری آمیخته با خشم و خشونت... و عشق ناب و پرشور یک کنتس جوان و زیبای ایتالیایی، از تباری اصیل و ریشه‌دار، که سرهنگ نومیدانه دل به او سپرده است. روایت قدرتمند و اندوه‌ناک آخرین ساعت‌های زندگی پراحساس دو دلداده در کنار یکدیگر... داستانی فراموش‌نشدنی از عشق و رنج و دلیری، به قلم نویسنده‌ای بزرگ.

هرمس
9789643639105
۱۳۹۴
۳۵۴ صفحه
۶۴۶ مشاهده
۰ نقل قول
ارنست همینگوی
صفحه نویسنده ارنست همینگوی
۳۷ رمان ارنِست میلر هِمینگوی از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. وی از پایه‌گذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع‌نگاری ادبی» شناخته می‌شود. ارنست همینگوی همه عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمی‌شدن در ایتالیا بر اثر اصابت ۲۰۰ تکه ترکش‌گلوله نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اول تا شرکت در خط مقدم جبهه‌های جنگ داخلی اسپانیا یا سفرهای توریستی به حیات‌وحش آفریقا تا ماهی‌گیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا. این روحیه ...
دیگر رمان‌های ارنست همینگوی
پاریس جشن بیکران
پاریس جشن بیکران پاریس، جشن بیکران یادگار همینگوی از پاریس دهه 20 و ارزشمندترین بخش از دست‌نوشته‌های بر جای مانده از اوست که اول بار پس از مرگش منتشر شد و به سرعت در میان پرفروش‌ترین کتاب‌هایش جای گرفت.
ستون پنجم
ستون پنجم در خلال جنگ‌های داخلی اسپانیا، یک آمریکایی به نام فیلیپ راولینگ، در پوشش خبرنگاری که برای روزنامه‌های آمریکایی خبر تهیه می‌کند، به عملیات ضدجاسوسی به نفع کمونیست‌ها و بر ضد فاشیست‌های تحت فرمان ژنرال فرانکو، می‌پردازد. در محل اقامت موقت وی ـ هتل فلوریدای شهر مادرید ـ دو خبرنگار آمریکایی دیگر به نام‌های رابرت پریستون و دورتی بریجز زندگی می‌کنند. ...
سرزمین غریب
سرزمین غریب میامی گرم و مرطوب بود و بادی که از خاک اورگلیدز می‌وزید دم صبحی هم پشه‌ها را با خود می‌آورد. راجر گفت: «به محض اینکه بشه از اینجا می‌ریم. فقط باید یه‌ کم پول جور کنم. چیزی از ماشین سر در می‌آری؟» ـ «نه خیلی»...
داشتن و نداشتن
داشتن و نداشتن تو زیاد آدم می‌کشی؟ اول وردستش را کشتی، حالا می‌خوای خود کاپیتان را بکشی؟ اونوقت کی می‌خواد ما رو برسونه آن طرف؟ رمان داشتن و نداشتن زندگی ناخدای یک کشتی ماهیگیری را تصویر می‌کند. سبک جزیی‌نگر و دیالوگ محور همینگوی در پرداخت صحنه‌های خشن این رمان، بدیع و تاثیرگذار است. به جز اقتباس‌های متعدد کارگردانانی چون هوارد هاکس، مایکل کورتیز و... ...
آدمکش‌ها
آدمکش‌ها هر دو از در زدند بیرون. جورج از پنجره نگاه‌شان کرد که از زیر تیر چراغ‌برق رد شدند و رفتند آن‌طرف خیابان. با آن پالتوهای چسبان و کلاه‌های لبه‌دارشان، شبیه هنرپیشه‌های نمایش‌های واریته بودند.
مشاهده تمام رمان های ارنست همینگوی
مجموعه‌ها