نقاشی 60 سالگی بهمن هم تمام شد. یک مرد موقر، عینکی، بدون مو، عصا به دست، با پشتی نسبتا خمیده روی کاغذ نقاشی شده بود. ماه منیر گفت: من حاضرم زن تو بشوم چون از قیافه 60 سالگیات پیداست که کاره ای میشوی و سرت به تنت میارزد. بهمن لبخند محزونی میزد که لیلی مقابل پیرمرد ایستاد و گفت: ممکن است تصویر 40 سالگی مرا هم بکشید...