نمایش‌نامه

نمایش‌نامه‌های تک‌پرده‌ای

پردینز: یادت می‌آید که من چطور او را به یک الهه یونانی تشبیه می‌کردم با پیراهن سفید، شیپور طلایی، با صندل و تاج گل. هیچ‌کس جز تو نمی‌دانست که من «شهرت» را به این شکل در نظر مجسم می‌کردم و به او اعتقاد داشتم و او را موجودی واقعی می‌پنداشتم. ایمان داشتم که یک روز خواهد آمد ولی همه مرا احمق تصور می‌کردند. آنجلا: یادم هست، بهتر نیست که بگویی چرا دنبالم فرستادی؟ پردینز: برای اینکه هیچ‌کس جز تو در این دنیا وجود ندارد که حرف‌هایم را بفهمد.

قطره
9786001198328
۱۳۹۵
۲۴۴ صفحه
۲۸۲ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
آذرخش (مجموعه داستان کوتاه)
آذرخش (مجموعه داستان کوتاه) این مجموعه شامل 23 داستان کوتاه است که گردآورنده آن‌ها را به چهار دسته تقسیم کرده. از نویسنگان این مجموعه می‌توان از گابریله وومان، میشائلا زوبل، زیگفرید لنتس، ارنست همینگوی، وولفگانگ بورشرت و هانس بندر نام برد. هنمچنین 3 مقاله درباره به وجود آمدن داستان کوتاه، ویژگی‌های داستان کوتاه و کارگاه داستان کوتاه هم آمده که برای افراد علاقه‌مند به ...
داستان‌های کوتاه (از نویسندگان بزرگ جهان) مجموعه داستان
داستان‌های کوتاه (از نویسندگان بزرگ جهان) مجموعه داستان مادری با پسر کوچک خود در آستانه در خانه‌شان نشسته بودند و درباره صورت سنگی بزرگ صحبت می‌کردند، آن صورت سنگی بزرگ چه بود؟ مادر گفت: در این وادی روایتی است که می‌گوید یک مرد بزرگ درست با همین صورت ظهور خواهد کرد. آن‌ها می‌گویند روزی روزگاری فرزندی در این وادی به دنیا خواهد آمد که بزرگ‌ترین و شریف‌ترین مرد ...
داستان‌های برگزیده 2 (4 جلدی) مجموعه داستان
داستان‌های برگزیده 2 (4 جلدی) مجموعه داستان یک مرتبه به یاد دارم که زیر آب صدای یک خش‌خش به گوش ما رسید. ما حیرت می‌کردیم آن صدا ناشی از چیست تا این که از زیر آب بیرون آمدیم و دیدیم که رشته‌های یک مین به برج زیردریائی ما چسبیده است. آن موقع دوره‌ای بود که متفقین در دریا به جای ماسوره چاشنی عادی، یک رشته مفتول به ...
قرار بازی (داستان‌هایی از زنان نویسنده غربی) مجموعه داستان
قرار بازی (داستان‌هایی از زنان نویسنده غربی) مجموعه داستان ... فران به آشپزخانه رفت. لیز کمی به سوی پنجره متمایل شد و نگاهی به اطراف انداخت. آپارتمان رو به غرب بود. گرچه از ارتفاع نگاه می کرد، اما در مورد جهت دیدش مطمئن بود. هنوز عادت به دیدن چنین منظره‌هایی از آن ارتفاع را نداشت و این که به راحتی شاهد زندگی دیگران باشد...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها