نمایش‌نامه

نمایش‌نامه‌های تک‌پرده‌ای

پردینز: یادت می‌آید که من چطور او را به یک الهه یونانی تشبیه می‌کردم با پیراهن سفید، شیپور طلایی، با صندل و تاج گل. هیچ‌کس جز تو نمی‌دانست که من «شهرت» را به این شکل در نظر مجسم می‌کردم و به او اعتقاد داشتم و او را موجودی واقعی می‌پنداشتم. ایمان داشتم که یک روز خواهد آمد ولی همه مرا احمق تصور می‌کردند. آنجلا: یادم هست، بهتر نیست که بگویی چرا دنبالم فرستادی؟ پردینز: برای اینکه هیچ‌کس جز تو در این دنیا وجود ندارد که حرف‌هایم را بفهمد.

قطره
9786001198328
۱۳۹۵
۲۴۴ صفحه
۲۸۲ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
1 منهای 1
1 منهای 1 اگر براق‌کننده جوان‌ترم می‌کرد، خوش‌تیپ نشانم می‌داد، پوستم را صاف می‌کرد، دندان‌هایم را ردیف می‌کرد و شکل دماغم را تغییر می‌داد؛ می‌دانستم حقه‌ی فنی ترسناکی در کار است و به‌جای آن که مثل یک ابله فریب بخورم، با مشت آینه اما بدون تردید خودم بود؛ نه جوان، نه خوش‌تیپ، نه هیچ‌چیز ویژه‌ای، کمی قوز کرده، شکمی نسبتا بزرگ، کیسه‌ای زیر ...
آوای جاودان دختران ایرانی و 87 داستان کوتاه دیگر از ایران باستان
آوای جاودان دختران ایرانی و 87 داستان کوتاه دیگر از ایران باستان پادشاه مهرداد، تکانی خورد. با خود گفت: چگونه چنین دختران دانایی در این مرز و بوم زندگی می‌کنند و او خود نمی‌داند. آن شب تا به پگاه خورشید، مهرداد اشکانی، نخستین پادشاه دودمان اشکانیان در تمام مدت به گفته‌های آنها اندیشید. فردای آن روز پادشاه ایران با تنی چند از نزدیکان به خانه‌ای که روز پیش ندا از آن شنیده بود رفت ...
مرگ دنتون و داستان‌های دیگر
مرگ دنتون و داستان‌های دیگر خب دیگر، کارمان با خبر بد تمام شد. رخ به رخ آن ایستادیم و بلایی سرمان نیامد. نه آسیبی دیده‌ایم و نه خونی از بدنمان می‌آید. دچار سوختگی هم نشده‌ایم. کفش‌هایمان هنوز صاحب دارند. آفتاب می‌تابد، پرندگان می‌خوانند و دلیلی ندارد که خوش و خرم نباشیم. خبرهای بد ـ انفجارها، نشتی نفت، نسل‌کشی، قحطی و موارد دیگر ـ بیشتر اوقات ...
پناه‌گاهی در جنگل
پناه‌گاهی در جنگل قریب به اتفاق داستان‌هاى مجموعه‌ى پناه‌گاهی در جنگل، از طریق مضمون (تم) مشترکى به هم پیوسته‌اند تمى که هشدارى و تلنگرى است به اذهانى که به روزمرّگى عادت کرده‌اند هشدار این‌که زندگى ممکن است در آنى و لحظه‌اى چهره بى‌رحمش را عریان و روزمرّگى به ظاهر یکنواختش را آنچنان زیر و رو کند که در مواقعى حتى فاجعه‌بار و مصیبت‌زا ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها