مجموعه داستان خارجی

قضیه نامه‌های عاشقانه

(The secretof chimneys)

به‌به! حضرت اجل، جناب آقای جو! ـ سلام، دوست عزیزم، جیمی مک‌گراث. تو کجا، اینجا کجا؟ بچه‌های «تور انحصاری کسل» برگشتند با کنجکاوی نگاه کردند. هفت تا زن بودند و سه تا مرد. زن‌ها پکر و مغموم و مردها خیس عرق. ظاهرا راهنمای گروه آقای کید، با دوستی قدیمی روبرو شده بود. همه افراد گروه آقای کید را دوست داشتند. باریک و بلند، صورت برنزه، روحیه شوخ و سرزنده. با همین روحیه شاد و سرزنده‌اش بود که به دعواها و دلخوری‌ها پایان می‌داد و همه را کنار هم نگه می‌داشت. اما این دوستش... قیافه عجیبی داشت...

هرمس
9789643639785
۱۳۹۵
۳۴۲ صفحه
۳۵۶ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
تراژدی در 3 پرده
تراژدی در 3 پرده خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازه‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستان‌های او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذله‌گوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.
تصویر تلخ 1 نقاش
تصویر تلخ 1 نقاش تصویر تلخ 1 نقاش داستانی است که به شیوه غیرمعمول ولی بسیار جالب به پیش می‌رود و خواننده را در بر می‌گیرد. پوارو نخست به دیدن پنج نفری می‌رود که روز حادثه در صحنه حضور داشته‌اند، وی از هر یک از آنها جداگانه با روش خود حرف بیرون می‌کشد و سعی می‌کند داستان را از زبان خودشان بشنود تا بلکه ...
سوزش سر انگشتان
سوزش سر انگشتان تاپنس نفس عمیقی کشید... ناگهان متوجه سایه‌ای در پشت سرش شد، ولی قبل از آنکه برگردد... ضربه‌ای محکم به سرش خورد. همراه سنگ قبر به زمین افتاد و با دردی کشنده بیهوش شد.
لیستردیل (داستان‌های کوتاه آگاتا کریستی) مجموعه داستان
لیستردیل (داستان‌های کوتاه آگاتا کریستی) مجموعه داستان ادوارد دستش را بیشتر داخل جیب روکش اتومبیل فرو برد تا شال‌گردنش را بردارد. دقیقه‌ای بعد قیافه‌اش مثل کسی شده بود که عقلش را از دست داده. شی‌ء زبری در دستان او قرار داشت؛ چیزی که از انگشتانش آویزان شده و همچون شعله آتش در زیر نور مهتاب می‌درخشید، چیزی نبود جز یک گردنبند الماس... اما چه کسی آن را ...
فیل‌ها به خاطر می‌آورند
فیل‌ها به خاطر می‌آورند خانم اولیور گفت: ـ ماجرای وحشتناکی بود، وحشتناک. با کلی آدم صحبت کردم... بله، حالا می‌فهمم که چرا هر کدامشان چیزهایی را به خاطر می‌آورند. چیزهایی که برای کشف حقیقت خیلی مفید بودند، گرچه ترتیب دادن به آن‌ها واقعا کار مشکلی بود. به جز موسیو پوآرو کی می‌تواند همیشه غیرعادی‌ترین چیزها، مثل همین کلاه‌گیس‌ها و دوقلوها را کنار هم بگذارد.
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها