مجموعه داستان خارجی

تمام نخ (16 قطعه مفرح برای آدم‌بزرگ‌های وقیح)

شل سیلورستاین فقط طراح و نویسنده کتاب‌های کودکان نبود. خرواری هم شعر و ترانه گفته، فیلم‌نامه و نمایش‌نامه نوشته، آهنگ ساخته و خوانندگی کرده، و قطعاتی بانمک و نبوغ‌آمیز هم نوشته برای اجراهایی جمع و جور. این کتاب گزیده‌ای است از همین قطعات. قایقی خیالی دارد غرق می‌شود و مرد باید برای نجات یافتن، بین به دریا انداختن مادرش و زنش یکی را انتخاب کند؛ پسر خانواده‌ای رفته توی دستشویی و بدون هیچ توضیحی بیرون نمی‌آید و همه را عاصی کرده؛ زنی گیر فروشنده‌ای سمج افتاده که اصرار دارد دیگر نیازی به صحبت کردن نیست و می‌شود برای همه حرف‌ها تابلو‌هایی طراحی کرد و نشان داد. آدم‌های این قطعات خیلی زود می‌افتند به دل تجربه‌هایی نا‌آشنا که گریزی ازشان نیست و بعضی وقت‌ها نجات می‌یابند، اما بعضی وقت‌ها هم نه.

بهرنگ رجبی
چشمه
9786002296566
۱۳۹۵
۱۳۰ صفحه
۴۱۴ مشاهده
۰ نقل قول
شل سیلوراستاین
صفحه نویسنده شل سیلوراستاین
۵۳ رمان شل سیلورستاین با نام کامل شلدون آلن سیلورستاین شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست و خواننده آمریکایی در ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۰ در شیکاگو متولد شدو در ۱۰ مه ۱۹۹۹ بر اثر حمله قلبی درگذشت. وی در سال ۱۹۵۰ در ارتش آمریکا به خدمت فرا خوانده شد و از همان زمان کار نقاشی کارتونی را برای برخی از مجلات مثل استریپس، استارس، پاسیفیک آغاز کرد. سیلورستاین از کودکی استعداد ذاتی خاصی در نقاشی و نوشتن داشت. خودش بعدها در جایی می‌نویسد که این دو کار ...
دیگر رمان‌های شل سیلوراستاین
از خیلی خوب به خیلی بد
از خیلی خوب به خیلی بد اسم واقعی من گیلپیج است قدم 84 سانتی‌متر است وقتی که تصور می‌کنی با من دست دادی در واقع در گوشم زدی. من پسر زرب هفتم هستم از نژادی قدیمی و در شرف انقراض مرا به اینجا فرستادند تا ببینم آیا سیاره شما برای زندگی کردن جای امنی هست یا نه.
چراغی زیر شیروانی
چراغی زیر شیروانی آه، واقعا چقدر عالی می‌شد اگر گیتاری داشتم که خودش می‌زد و خودش می‌خواند جدا چه کیفی داشت اگر گیتاری داشتم بی‌کم و کاست که اصلا احتیاجی به بنده نداشت
کمی نوازشم کن
کمی نوازشم کن این کتاب یک متن دوزبانه حاوی اشعار شل سیلوراستاین است. سیلوراستاین در این کتاب به زیبایی تمام، هم لبخند بر لب شما می‌نشاند و هم شما را به فکر فرو می‌برد.
سقوط به بالا
سقوط به بالا آن‌قدر را رفتم که پایم ساییده شد نمی‌دانی چقدر سخت است واقعا رفتم پیش کفش‌دوز. گفتش. «بله یک جفت نیم‌تخت لازم داری و یک‌ جفت پاشنه» آن‌وقت چند تکه چرم کلفت برداشت با چند تا میخ دست به کار شد بی‌معطلی بخیه زد و میخ کوبید چسب زدو قیچی کرد بعد هم برقشان انداخت
آشنایی قطعه گمشده با دایره بزرگ (2 کتاب)
آشنایی قطعه گمشده با دایره بزرگ (2 کتاب) قطعه گم‌شده تنها نشسته بود... منتظر کسی بود که بیاید و او را با خود به جایی ببرد بعضی‌ها مناسب بودند... ولی نمی‌توانستند قل بخورند دیگران می‌توانستند قل بخورند ولی نامناسب بودند
مشاهده تمام رمان های شل سیلوراستاین
مجموعه‌ها