علمی تخیلی

من و دوست غولم

(Where the sidewalk ends and fulling up)

عمویم گفت: "چه جوری به مدرسه می‌روی؟" گفتم: " با اتوبوس" پوزخندی زد و گفت: "من وقتی هم‌سن تو بودم، ده کیلومتر پیاده می‌رفتم." عمویم گفت: " چقدر بار را می‌توانی بلند کنی؟" گفتم : " یک گونی برنج" پوزخندی زد و گفت: " من وقتی هم‌سن تو بودم، یک گاری را به حرکت در می‌آوردم و یک گوساله را بلند می‌کردم." عمویم گفت: " تا حالا چند بار دعوا کرده‌ای؟" گفتم:"دوبار و هر دوبار هم کتک خوردم." پوزخندی زد و گفت:" من وقتی هم‌سن تو بودم، هر روز دعوا می‌کردم و هیچ وقت هم کتک نمی‌خوردم." عمویم گفت:" چند سالته؟" گفتم: " نه سال و نیم" بادی به غبغب انداخت و گفت:" من وقتی هم‌سن تو بودم، ده سالم بود."

چشمه
9789646194946
۱۳۹۴
۶۴ صفحه
۴۸۴ مشاهده
۰ نقل قول
شل سیلوراستاین
صفحه نویسنده شل سیلوراستاین
۵۳ رمان شل سیلورستاین با نام کامل شلدون آلن سیلورستاین شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست و خواننده آمریکایی در ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۰ در شیکاگو متولد شدو در ۱۰ مه ۱۹۹۹ بر اثر حمله قلبی درگذشت. وی در سال ۱۹۵۰ در ارتش آمریکا به خدمت فرا خوانده شد و از همان زمان کار نقاشی کارتونی را برای برخی از مجلات مثل استریپس، استارس، پاسیفیک آغاز کرد. سیلورستاین از کودکی استعداد ذاتی خاصی در نقاشی و نوشتن داشت. خودش بعدها در جایی می‌نویسد که این دو کار ...
دیگر رمان‌های شل سیلوراستاین
کمی نوازشم کن
کمی نوازشم کن این کتاب یک متن دوزبانه حاوی اشعار شل سیلوراستاین است. سیلوراستاین در این کتاب به زیبایی تمام، هم لبخند بر لب شما می‌نشاند و هم شما را به فکر فرو می‌برد.
مجموعه داستان‌های شل سیلوراستاین
مجموعه داستان‌های شل سیلوراستاین شل سیلور استاین شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست، فیلم‌نامه‌نویس، آهنگساز و نوازنده آمریکایی است. ذوق هنری وی و شهامت و صمیمیتش در بیان مسایل از او چهره‌ای برجسته در ادبیات کودک و نوجوان ساخته است. طنز قوی و معانی چندلایه و عمیق آثارش برای سنین مختلف کودک و بزرگسال جذابیت دارد در این مجموعه همه داستان‌های سیلور استاین بی‌کم و کاست یک ...
آشنایی قطعه گم‌شده با دایره بزرگ
آشنایی قطعه گم‌شده با دایره بزرگ زبان انگلیسی و فارسی ...
نوری در اتاق زیر شیروانی
نوری در اتاق زیر شیروانی
غلط کردم
غلط کردم کلاه من. بعضی‌ها کلاه بره سر می‌گذارند، بعضی‌ها کلاه سیلندر. بعضی‌ها کلاه شاپو دوست دارند. بعضی‌ها کلاه کپی، با لبه‌های برگشته. بعضی‌ها دوست دارند عرق‌چین به سر بگذارند. بعضی‌ها کلاه‌هایی از نوع دیگر. بعضی کلاه منقار اردکی و بعضی کلاه میکی‌موسی. اما نمی‌دانم چرا هر وقت کلاهم را بر سر می‌گذارم، همان موقع همه‌کس و همه‌چیز ناپدید می‌شود؟
مشاهده تمام رمان های شل سیلوراستاین
مجموعه‌ها