رمان ایرانی

درست زمانی که راننده در حال تمرکز کردن بود شهراد با اتومبیلش جلو آن‌ها پیچید و راننده که کنترل ماشین از دستش در رفته بود، با چشمانی وحشت‌زده به سوی پرتگاه پیش رفت و تلاش پیمان نیز برای چرخاندن فرمان موثر واقع نشد و لحظاتی بعد ماشین در میان سروصدای هول‌انگیز به سوی دره پرتاب شد. رانندگان پشت سری با دیدن این صحنه وحشتناک یکی پس از دیگری ترمز کردند و شهراد در حالی که چشمانش از شوق گرفتن انتقام می‌درخشید، لبخند پیروزمندانه‌ای بر لب آورد و با سرعت سرسام‌آوری از محل گریخت...

البرز
9789644429453
۱۳۹۵
۵۴۶ صفحه
۳۹۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های راضیه نعمتی
رها شده
رها شده شبنم در حالی که عینک مطالعه به چشم داشت روی مبلی نشسته ظاهرا کتاب می‌خواند اما در واقع غرق در افکار متفرق خود که همگی به ویدا ختم می‌شد بود. با صدای باز و بسته شدن در نگاهش را به سوی کسی که وارد خانه شد چرخاند...
مشاهده تمام رمان های راضیه نعمتی
مجموعه‌ها