آسمانیها
فرشته و هما دوست صمیمی هستند و در کنار یکدیگر لحظات شادی را میگذرانند. هما، پدر و مادرش را از دست داده و فرشته به دلیل بیماری مادرش باید از او مراقبت کند. دست تقدیر تورج و وحید را سر راه زندگی این دو قهرمان قصه قرار میدهد و سرنوشت، زندگی این چهار نفر را به هم پیوند میدهد.
به ...
آبنبات چوبی
باز هم باران سیلآسا میبارید، چترم را بالای سرم گرفته بودم و پر از افکار درهم و برهم در خیابان قدم میزدم، به کارت در دستم خیره شدم، کارت ویزیت وکیل پایه یکم دادگستری بود، صدای روانشناس در گوشم پیچید، گفته بود برای نجات سفتهها میتوانم روی کمکش حساب کنم، نه، من دیگر آن سفتههای لعنتی را نمیخواستم، خیلی وقت ...
من به گربهها هم فکر میکنم
در این سه چهار ماهی که از دوستیمان میگذشت هیچ حرکت بدی از او ندیده بودم به غیر از اینکه خودم سگ میشدم و پاچه میگرفتم. صبر و تحملش زیادی روی مخ بود.
یک بار از او پرسیده بودم چرا مرا رها نمیکند و نمیرود سراغ دختر دیگری، دختری که فریاد نزند و بهانه نگیرد و از زمین و زمان گله ...