موهای مرد قرمز آتشین بود، درست مثل شعلههای آتش. چشم هایش سیاه و سرد بود و حالت مردی را داشت که مدتها پیش امید به خوابیدن را رها کرده است. این کتاب شرح اتفاقات زندگی کوئوت را از زبان حود او در روز دوم از مجموعه خاطرات شاهکش است. کوئوت اولین گام را در مسیر قهرمان شدن برمیدارد و میفهمد وقتی مردی در عصر خودش به اسطوره تبدیل میشود، زندگی برایش تا چه حد دشوار خواهد بود.