رمان ایرانی

شهسوار بر باره باد

چنین گوید خداوند این اخبار که چون موکب سلطانی بدین قلعه رسید، آسوده نیاسوده، از پس ده روز، گروهی از قراولان خبر آوردند که فوجی سپاه از جانب مشرق رو به قلعه می‌آید. سلطان به دیده‌بانان دستور داد تا به حزمی تمام برچکادهای قلعه بنشینندو به دربانان فرمود که بی‌فرمان او در بر کسی نگشایند. قلعه اما، در برهوت پرت افتاده بود بر کران شکارگاه سلطانی و از اردوی لشکریان فاصله‌ای بس بعید داشت.

روزبهان
9786001740688
۱۳۹۵
۱۰۴ صفحه
۱۷۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های محمد قاسم‌زاده
افسانه‌های ایرانی 3
افسانه‌های ایرانی 3 افسانه‌های پریان ایرانی با گونه‌های متفاوت، ساز و کار شگفت‌انگیز و حضور پریان و دیوها در کنار آدمیان و تاثیر شگرف جاودانه سرزمینی خیالی را پی می‌ریزد که در میان سرزمین‌های جادویی افسانه‌های جهانی، برجستگی خاص خود را دارد. این افسانه‌ها نمودی ممتاز از زیست و کار مردمان ایران است.
رویای ناممکن لی جون
رویای ناممکن لی جون
صندلی روی بالکن
صندلی روی بالکن صندلی خالی هم بالای بالکن بود. جلوتر رفت تا موج سنگین‌تر آمد، از جا کندش و بردش رو به مغرب. خواست دست و پا بزند که نتوانست. موج دیگری آمد. باز سنگین‌تر و باز کندش و بردش. دست‌هاش را تکان داد اما نتوانست آب را بشکافد. به پاهاش فشار آورد. پاها دیگر در اختیارش نبود، که موج آخر آمد و ...
چیدن باد 2 (2 جلدی)
چیدن باد 2 (2 جلدی) من که شاه نبودم. مترسک سر جالیز بودم. خودشان می‌بریدند و می‌دوختند و حتا نظر مرا هم نمی‌خواستند. نایب‌السلطنه به جای من نظر می‌داد. اگر هم می‌پرسیدند، چیزی نمی‌دانستم. قرار بود سال‌ها ولیعهد باشم و کار اداره مملکت را آرام آرام یاد بگیرم، اما همه چیز مثل برق و باد به هم خورد و من شدم شاه.
افسانه‌های ایرانی 4
افسانه‌های ایرانی 4 جادو در افسانه‌های ایرانی سازوکاری ویژه دارد. ذهنیت خیال‌پرداز ایرانی در این عرصه حد و مرزی نمی‌شناسد. تمام رویاهای مردم با بهره‌گیری از جادو صورت عینی به خود می‌گیرد و آنجا که دستیابی به این رویا در عرصه اجتماعی ناممکن می‌شود،‌ در جهان جادو سهل و آسان‌یاب خواهد بود.
مشاهده تمام رمان های محمد قاسم‌زاده
مجموعه‌ها