رمان ایرانی

شهسوار بر باره باد

چنین گوید خداوند این اخبار که چون موکب سلطانی بدین قلعه رسید، آسوده نیاسوده، از پس ده روز، گروهی از قراولان خبر آوردند که فوجی سپاه از جانب مشرق رو به قلعه می‌آید. سلطان به دیده‌بانان دستور داد تا به حزمی تمام برچکادهای قلعه بنشینندو به دربانان فرمود که بی‌فرمان او در بر کسی نگشایند. قلعه اما، در برهوت پرت افتاده بود بر کران شکارگاه سلطانی و از اردوی لشکریان فاصله‌ای بس بعید داشت.

روزبهان
9786001740688
۱۳۹۵
۱۰۴ صفحه
۱۷۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های محمد قاسم‌زاده
چیدن باد 2 (2 جلدی)
چیدن باد 2 (2 جلدی) من که شاه نبودم. مترسک سر جالیز بودم. خودشان می‌بریدند و می‌دوختند و حتا نظر مرا هم نمی‌خواستند. نایب‌السلطنه به جای من نظر می‌داد. اگر هم می‌پرسیدند، چیزی نمی‌دانستم. قرار بود سال‌ها ولیعهد باشم و کار اداره مملکت را آرام آرام یاد بگیرم، اما همه چیز مثل برق و باد به هم خورد و من شدم شاه.
رقص در تاریکی
رقص در تاریکی
رویای ناممکن لی جون
رویای ناممکن لی جون
اسفندیار
اسفندیار اسفندیار قربانی سودای قدرت است. فضای تازه‌ای که در فرهنگ ایرانی به وجود آمده و اسفندیار خود را قهرمان و پیشرو این فضا می‌داند، رویای صعود به قله قدرت را در سر این پهلوان جنگ‌های بزرگ می‌اندازد و در پایان او را به جنگ رستم می‌برد، جنگی که در یک سو شرف انسانی است و در مقابل عطش قدرت.
مشاهده تمام رمان های محمد قاسم‌زاده
مجموعه‌ها