قصه پیکی موتوری که ماموریت سادهاش با تسلسلی ناگستنی از اتفاقات، دیالوگهای درونی و تداعی آزاد معانی به داستانی بدل میشود که باید آن را با دقت و تعهد خوتند. از نظر شکل و محتوای اخلاقی قصه قسمت کوچکترین شباهتی به هیچیک از آثار داستانی یا غیر داستانی دیگر فرجامی (از راننده تاکسی تا بیشعوران) ندارد. این داستانی است با عمق معنایی و ادبی بسیار، که باید نه تنها به مثابه یک اثر ادبی نوآورانه بلکه به عنوان یک منبع جدی در جامعهشناسی اقتصادی ایران مورد مطاله قرار گیرد.