رمان ایرانی

2 خاطره (سفرنامه پاریس عوج کلاب)

این کتاب شامل دو سفرنامه به قلم آقای داریوش مهرجویی‌ است؛ سفرنامه اول تلفیقی بین واقعیت و خیال است و شخصیت‌ها حقیقی نیستند، اگر هم هستند اسم‌های‌شان خیالی است و ماجرای سفر (یا به قول مهرجویی تبعید خودخواسته) کارگردانی به پاریس است در سال‌های 1981 تا 1985 میلادی. کارگردانی ایرانی برای شرکت و اکران فیلمش در کن راهی فرانسه می‌شود، اما فیلم به‌خاطر شرایط بحرانی کشور و تصمیم عوامل کانون پرورش فکری به جشنواره نمی‌رسد. پاریس ماجرای زندگی کارگردان و خانواده‌اش در پاریس و ماجرای اطرافیانشان است. این نوشته شرح زندگی بسیاری از ایرانیان در آن دوره زمانی خاص در خارج از ایران است که با قلم شیرین مهرجویی نوشته شده است. در انتها فیلم‌نامه‌ای به نام کافه ترمینوس نیز همراه این متن است که روند ساخت فیلمش در سفرنامه توضیح داده شده است. بخش بعدی کتاب (عوج‌ کلاب) سفرنامه داریوش مهرجویی به دوبی است. مهرجویی همراه با گروهی از فیلم‌سازان راهی دوبی می‌شوند تا برای شرکت در مراسم اسکار ویزای آمریکا بگیرند، اما در فرودگاه دوبی مهرجویی را به‌خاطر قرص اُگزازپام و قرص سرماخوردگی بازداشت می‌کنند، این سفرنامه ماجرای چند روزی است که داریوش مهرجویی در بازداشتگاه بوده و با نگاه تیزبینش بی‌عدالتی در آن‌جا را توصیف کرده است.

به‌نگار
9786006835860
۱۳۹۵
۲۰۰ صفحه
۱۲۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های داریوش مهرجویی
در خرابات مغان
در خرابات مغان اندیشه‌وری در آغاز قرن بیستم گفته: (کسی که خواهان آرامش است نباید در قرن بیستم زاده می‌شد!) آیا در پایان این قرن - اکنون، بزنگاهی دیگر - چنین چیزی ممکن است؟ مهرجویی در دومین رمانش کوشیده است با گره‌زدن اندیشه در بافت روایت داستانی خود به این موضوع بپردازد که با این همه دشمنی و خشونت و اختلاف مذهبی و مسلکی ...
سفر به سرزمین فرشتگان
سفر به سرزمین فرشتگان سفر به سرزمین فرشتگان رمانی است پر از تصویر و صحنه. داریوش مهرجویی گویی در این رمان صحنه‌های فیلمی را با قدرت کلامش به تصویر می‌کشد؛ تصاویری زنده که تا مدت‌ها در ذهن خواننده باقی می‌مانند و شهرهای مختلف را به گونه‌ای توصیف می‌کند که خواننده شلوغی و سر و صدای جایی مثل برادوی را انگار خود می‌شنود و تجربه ...
به خاطر 1 فیلم بلند لعنتی
به خاطر 1 فیلم بلند لعنتی از آن روز به بعد بود که سیر و سفرهای دور و بر تهران را شروع کردم و اول رفتم کاشان، مشهد اردهال تا ببینم چه کسی بود صدا می‌زد سهراب... و آسمان و خاک و آب و درخت و انار آنجا را ببینم که چگونه به دل سهراب تابیده بودند. و بعد کرمان و اصفهان و آب رکن‌آباد و ...
مشاهده تمام رمان های داریوش مهرجویی
مجموعه‌ها