مجموعه داستان خارجی

آینه و چند داستان دیگر

به نظر می‌رسد تمام داستان‌هایی که امشب تعریف می‌کنید، به دو دسته تقسیم می‌شوند. بعضی از داستان‌ها در یک طرف دنیای زندگان و در طرف دیگر دنیای مردگان را دارند و نیروهایی که اجازه می‌دهند از مرز بین این دو دنیا عبور کرد. این امر شامل ارواح و مواردی از این دست می‌شود. گروه دوم داستان‌ها شامل توانایی‌های فراطبیعی، پیشگویی و آینده‌بینی است. تمام داستان‌های شما به این دو گروه تعلق دارند.

مصطفی تجلی
شمشاد
9786008392149
۱۳۹۵
۲۷۶ صفحه
۵۱۳ مشاهده
۰ نقل قول
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
درخت بید کور و دختر خفته
درخت بید کور و دختر خفته سر و صداها مثل دودی سراسر اتاق را فرا گرفت. یک‌بار دیگر به خاطراتم بازگشتم. او خودکار کوچکی در جیب جلو پیراهنش داشت. حالا به یاد می‌آورم که از آن خودکار برای نوشتن چیزی روی دستمال کاغذی استفاده می‌کرد. او داشت یک تصویر می‌کشید. دستمال خیلی نرم بود و نوک خودکار به راحتی حرکت نمی‌کرد. با این حال او یک ...
دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل
دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل مرد جوان در حالی که راه خود را از میان بیدهای نابینای تنومند باز می‌کرد، به تپه رسید. از زمانی که بیدها تپه را اشغال کرده بودند، او اولین کسی بود که توانسته بود از تپه بالا برود. کلاهش را تا روی چشم‌ها پایین کشید. با یک دست انبوه مگس‌هایی را که در اطرافش وزوز می‌کردند، کنار می‌زد و بالا ...
کتاب‌خانه عجیب
کتاب‌خانه عجیب پسربچه‌ای تنها، دختری مرموز، و مردی که لباس گوسفند به تن‌اش دوخته شده، نقشه می‌کشند از کتاب‌خانه پیچ‌درپیچ و ترسناکی فرار کنند، کتاب‌خانه‌ای ساخته تخیل بی‌مرز هاروکی موراکامی که تخصصش آمیختن واقعیت و وهم است.
کجا ممکن است پیدایش کنم (داستان کوتاه)
کجا ممکن است پیدایش کنم (داستان کوتاه) یک شاعر در بیست و یک سالگی می‌میرد، یک انقلابی یا یک ستاره راک در بیست و چهار سالگی. اما بعد از گذشتن از آن سن، فکر می‌کنی همه چیز رو به راه است، فکر می‌کنی توانسته‌ای از «منحنی مرگ انسان» بگذری و از تونل بیرون بیایی. حالا در یک بزرگراه شش‌بانده مستقیم به سوی مقصد خود در سفر هستی. ...
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها