وقتی یک ایده بیست به سرم میزند، این شکلی میشوم (که زیاد اتفاق میافتد). مارکوس هم دوست دارد فکر کند که خیلی باهوش است. اما اصلا از این خبرها نیست. وقتی عمو کوین میگوید که خیلی همه فن حریف است قیافه بابا این شکلی میشود...
۱۴ رمان
L. Pichon says that when she was little, she loved to draw, and her mom said she was very good at making a mess (this is still true today). She kept drawing, went to art school, became a designer and art director at Jive Records, and began to publish children’s books. After its publication in the U.K., The Brilliant World of Tom Gates won several prestigious awards, including the Roald Dahl Funny Prize, the Waterstone’s Children’s Book Prize, and the ...
1 کوچولو خوششانسی (تام گیتس 7)
بابا میخواهد بادبادک درست کند. برای همین دوتایی میرویم بیرون و یک عالمه هوای تازه میخوریم. اگر ما هم یک حیوان خانگی داشتیم من هم بدم نمیآمد بیرون بروم اما چنین چیزی امکان ندارد چون دلیا به حیوانها حساسیت دارد (فکر کنم من هم به دلیا حساسیت دارم). من، درک و نورمن می خواهیم در مسابقه بزرگ مجله موسیقی شرکت ...
جایزههای خیلی خفن (حالا نه خیلی) تام گیتس 6
هورررا! یک عالمه برف باریده و این یعنی مدرسه بی مدرسه. ایول! اما مگر این مارکوس میگذارد آب خوش از گلوی آدم پایین برود؟ (واقعا که خیلی روی اعصاب است!) عمو کوین فکر میکند که خوب است به عنوان هدیه پنجاهمین سالگرد ازدواج عهد بوقیها یک عکس خانوادگی دستهجمعی بهشان بدهیم. (ولی به نظر من که هدیه باحالی نیست.) انگار ...
تام گیتس 9 (بهترین کلاس)
پیشنهادهای من برای بهترین کلاس شدن.
(متأسفانه خودم هیچکدام این کارها را نکردم.)
1. سر کلاسها بیدار بمانید. (کمک میکند دیگر!)
2. از معلمهایتان نقاشیهای خندهدار نکشید.
3. دور و بر قلدر کلاس نپلکید تا توی دردسر نیفتید.
4. نگذارید مامان و بابا چیزی توی دفتر گزارش تحصیلیتان بنویسید.
5. نگذارید خواهر بداخلاقتان بهتان امر و نهی کند.
(ربط مستقیمی ...
تام گیتس 14 (بیسکویتها گروههای موسیقی و نقشههای خیلی حسابی)
نقشههای خیلی حسابی من..
۱. باز هم ترانه بگویم، دربارهی چیزهایی خیلی مهم مثلِ... بیسکویت.
2. مطمئن شوم کلی خوردنی دارم که بعداً میتوانم بروم سراغشان.
۳. هر جور شده با دِلیا رودررو نشوم. دِلیا فکر میکند من رفتهام توی اتاقش فضولی کردهام. (که رفتهام و کردهام.)
۴. هر قدر میتوانم نقاشی بکِشم، بهخصوص اگر مارکوس دارد سرک میکشد.
ایدههای 20 (حالا بگو 19)
وقتی یک ایده بیست به سرم میزند، این شکلی میشوم (که زیاد اتفاق میافتد). مارکوس هم دوست دارد فکر کند که خیلی باهوش است. اما اصلا از این خبرها نیست. وقتی عمو کوین میگوید که خیلی همه فن حریف است قیافه بابا این شکلی میشود...