رمان نوجوان

ایده‌های 20 (حالا بگو 19) (تام گیتس)

(Genius ideas mostly)

وقتی یک ایده بیست به سرم می‌زند، این شکلی می‌شوم (که زیاد اتفاق می‌افتد). مارکوس هم دوست دارد فکر کند که خیلی باهوش است. اما اصلا از این خبرها نیست. وقتی عمو کوین می‌گوید که خیلی همه فن حریف است قیافه بابا این شکلی می‌شود...

افق
9786003532229
۱۳۹۵
۳۲۰ صفحه
۳۶۷ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
لیز پیشون
صفحه نویسنده لیز پیشون
۱۴ رمان L. Pichon says that when she was little, she loved to draw, and her mom said she was very good at making a mess (this is still true today). She kept drawing, went to art school, became a designer and art director at Jive Records, and began to publish children’s books. After its publication in the U.K., The Brilliant World of Tom Gates won several prestigious awards, including the Roald Dahl Funny Prize, the Waterstone’s Children’s Book Prize, and the ...
دیگر رمان‌های لیز پیشون
تام گیتس 12 (خانواده دوستان و موجودات پشمالو)
تام گیتس 12 (خانواده دوستان و موجودات پشمالو) حسابی برای کار کلاسی‌ام وقت گذاشته‌ام و حالا کلی واقعیت‌های جالب جورواجور فهمیده‌ام. مثلا:مامان و بابا آشنا شده‌اند (کامل داستانش توی کتاب). گربه‌ها 70 درصد عمرشان را می‌خوابند. بستنی نعنایی انتخاب خیلی غلطی است. (واقعا راست می‌گویم.)
تام گیتس 8 (آره نه شاید)
تام گیتس 8 (آره نه شاید) بعضی وقت‌ها تصمیم گرفتن خیلی راحت نیست. به‌خصوص وقت‌هایی که خواهر بداخلاقم دلیا یک جور تهدیدآمیزی می‌آید سروقتم. مامان عزمش را جزم کرده کل خانه را مرتب کند. می‌گوید اگر نمی‌توانم تصمیم بگیرم چه چیزهایی را رد کنم بروند، خودش جایم تصمیم می‌گیرد. فاجعه‌ می‌شود ها! خوشبختانه آفتاب‌های لب‌بوم برای نجاتم سر می‌رسند. (بیش‌تر از یک بار هم)
جایزه‌های خیلی خفن (حالا نه خیلی) تام گیتس 6
جایزه‌های خیلی خفن (حالا نه خیلی) تام گیتس 6 هورررا! یک عالمه برف باریده و این یعنی مدرسه بی ‌مدرسه. ایول! اما مگر این مارکوس می‌گذارد آب خوش از گلوی آدم پایین برود؟ (واقعا که خیلی روی اعصاب است!) عمو کوین فکر می‌کند که خوب است به عنوان هدیه پنجاهمین سالگرد ازدواج عهد بوقی‌ها یک عکس خانوادگی دسته‌جمعی به‌شان بدهیم. (ولی به نظر من که هدیه باحالی نیست.) انگار ...
1 کوچولو خوش‌شانسی (تام گیتس 7)
1 کوچولو خوش‌شانسی (تام گیتس 7) بابا می‌خواهد بادبادک درست کند. برای همین دوتایی می‌رویم بیرون و یک عالمه هوای تازه می‌خوریم. اگر ما هم یک حیوان خانگی داشتیم من هم بدم نمی‌آمد بیرون بروم اما چنین چیزی امکان ندارد چون دلیا به حیوان‌ها حساسیت دارد (فکر کنم من هم به دلیا حساسیت دارم). من، درک و نورمن می خواهیم در مسابقه بزرگ مجله موسیقی شرکت ...
تام گیتس لنگه ندارد 5 (البته بعضی وقت‌ها)
تام گیتس لنگه ندارد 5 (البته بعضی وقت‌ها) خیلی دلم می‌خواهد زودتر به اردوی تفریحی مدرسه بروم (البته اگر بتوانم فرم شرکت در اردو را پیدا کنم). دلیا هم خیلی دلش می‌خواهد من زودتر بروم. آن‌جا می‌توانم یک عالمه از کارهای مورد علاقه‌ام را انجام دهم؛ مثل ساختن کلک راه‌انداختن جشن نیمه‌ شب نقشه کشیدن برای جانوران موذی.
مشاهده تمام رمان های لیز پیشون
مجموعه‌ها