کودک و نوجوان

تام گیتس 14 (بیسکویت‌ها گروه‌های موسیقی و نقشه‌های خیلی حسابی)

نقشه‌های خیلی حسابی من.. ۱. باز هم ترانه بگویم، درباره‌ی چیزهایی خیلی مهم مثلِ... بیسکویت. 2. مطمئن شوم کلی خوردنی دارم که بعداً می‌توانم بروم سراغ‌شان. ۳. هر جور شده با دِلیا رودررو نشوم. دِلیا فکر می‌کند من رفته‌ام توی اتاقش فضولی کرده‌ام. (که رفته‌ام و کرده‌ام.) ۴. هر قدر می‌توانم نقاشی بکِشم، به‌خصوص اگر مارکوس دارد سرک می‌کشد.

بهرنگ رجبی
هوپا
9786222040710
۲۷۴ صفحه
۶۶ مشاهده
۰ نقل قول
لیز پیشون
صفحه نویسنده لیز پیشون
۱۴ رمان L. Pichon says that when she was little, she loved to draw, and her mom said she was very good at making a mess (this is still true today). She kept drawing, went to art school, became a designer and art director at Jive Records, and began to publish children’s books. After its publication in the U.K., The Brilliant World of Tom Gates won several prestigious awards, including the Roald Dahl Funny Prize, the Waterstone’s Children’s Book Prize, and the ...
دیگر رمان‌های لیز پیشون
تام گیتس 9 (بهترین کلاس)
تام گیتس 9 (بهترین کلاس) پیشنهادهای من برای بهترین کلاس شدن. (متأسفانه خودم هیچ‌کدام این کارها را نکردم.) 1. سر کلاس‌ها بیدار بمانید. (کمک می‌کند دیگر!) 2. از معلم‌هایتان نقاشی‌های خنده‌دار نکشید. 3. دور و بر قلدر کلاس نپلکید تا توی دردسر نیفتید. 4. نگذارید مامان و بابا چیزی توی دفتر گزارش تحصیلی‌تان بنویسید. 5. نگذارید خواهر بداخلاقتان بهتان امر و نهی کند. (ربط مستقیمی ...
تام گیتس 10 (مهارت‌های خفن تقریبا)
تام گیتس 10 (مهارت‌های خفن تقریبا) این کتاب پر از چیزهایی است که سرگرمتان می‌کند، اگر برنامه‌هایتان برای تعطیلات خیلی خوب پیش نمی‌رود (مثل من). کی فکر می‌کرد کاغذهای چسب‌دار بتوانند این‌قدر به‌درد‌خور باشند برای: نقاشی کردن کتاب تصویر متحرک نوشتن چیزهای قشنگ پشت مارکوس این یکی هم مال دلیاست.
تام گیتس 8 (آره نه شاید)
تام گیتس 8 (آره نه شاید) بعضی وقت‌ها تصمیم گرفتن خیلی راحت نیست. به‌خصوص وقت‌هایی که خواهر بداخلاقم دلیا یک جور تهدیدآمیزی می‌آید سروقتم. مامان عزمش را جزم کرده کل خانه را مرتب کند. می‌گوید اگر نمی‌توانم تصمیم بگیرم چه چیزهایی را رد کنم بروند، خودش جایم تصمیم می‌گیرد. فاجعه‌ می‌شود ها! خوشبختانه آفتاب‌های لب‌بوم برای نجاتم سر می‌رسند. (بیش‌تر از یک بار هم)
ایده‌های 20 (حالا بگو 19)
ایده‌های 20 (حالا بگو 19) وقتی یک ایده بیست به سرم می‌زند، این شکلی می‌شوم (که زیاد اتفاق می‌افتد). مارکوس هم دوست دارد فکر کند که خیلی باهوش است. اما اصلا از این خبرها نیست. وقتی عمو کوین می‌گوید که خیلی همه فن حریف است قیافه بابا این شکلی می‌شود...
مشاهده تمام رمان های لیز پیشون
مجموعه‌ها