ژان.آ، ژان.ب، ژان.س، ژان.د، ژان.ای، ژان.اف، همراه پدر و مادرشون اثاثکشی کردن. اما توی زندگی تازه اونها در تولون با وجود، یه خروس جنگی، یه همسایه سنگین گوش، یه تفنگ سیبزمینیزن و نبرد با دار و دسته کاستورها، از آرامش خبری نیست...
سوپ ماهی قرمز (خانواده باحال 3)
ژان - آ، ژان - ب، ژان - س، ژان - د، ژان - اًو و ژان - ف به همراه پدر و مادرشان به شهر تولون اسبابکشی میکنند. زندگی در شهر جدید آن هم با یک خروس جنگی، یک همسایه کاملا کر، یک تفنگ لوله بلند سیبزمینی، به راه انداختن اولین مهمانی و دعوا و بزن بزن با دار ...
تعطیلات شکلاتی (ماجراهای خانوادگی بچه ژانها 4)
تابستان امسال خانواده بچه ژانها همگی به هتل روشروژ میرن. توی برنامه، قایقرانی با قایق بادی و کفشهای پلاستیکی، سرککشی مخفیانه از هتل موقع چرت بعد از ظهر و نمایشهای استثنایی در سیرک بزرگ پیپولو هست، البت تماشای مسابقات دوچرخهسواری دور فرانسه رو نباید از قلم انداخت... و همینطور چند تا کارتپستال جانانه برای پسردایی فوگوسها!
پنیر پرنده (ماجراهای خانوادگی بچه ژانها 3)
وقتی توی خانواده آدم شش تا برادر باشه و اسم همهشون ژان، یه چیزی امکان نداره.
امکان نداره حتی یک لحظه حوصله آدم سر یره.
برنامه تابستان امسال، اثاثکشی، تعطیلات در خانه پاپیژان و مامی ژانت، یه ماهی به نام شیاف، یه مشت پسردایی گوشبلبلی... البته پنیر اسرارآمیز پرنده و پدر و مادرهای خیلی باگذشت رو نباید فراموش کرد. اینطور ...
گیلاس روی کیک (ماجراهای خانوادگی بچه ژانها 5)
مثل روز روشنه که امکان نداره توی خانوادهای با وجود شش تا پسر به نام ژان یه چیزی، مثل آرامش پیدا بشه! از وقتی ژان.آ هوس کرده ستاره بشه، همه خانواده با یه گونه جدید از موجودات زمینی تهدید شده «دخترها!» البته ژان.ب با خودش عهد کرده عمرا طرفشون نره و به جاش از هنگ دریای سر در بیاره! اما ...