رمان خارجی

بعضی زن‌ها

آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...

ليدا طرزی
9789643378363
۱۳۹۵
۲۴۴ صفحه
۳۱۲ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
اگر دوباره زندگی را آغاز می‌کردم
اگر دوباره زندگی را آغاز می‌کردم این مجموعه داستان کوتاه اثری از نویسندگان جوانی است که تصمیم بر نوشتن گرفته‌اند و برای اولین‌بار نوشته‌اند با خواندن این مجموعه با بیست و دو نوع زندگی دوباره آشنا خواهید شد.
قرار بازی (داستان‌هایی از زنان نویسنده غربی) مجموعه داستان
قرار بازی (داستان‌هایی از زنان نویسنده غربی) مجموعه داستان ... فران به آشپزخانه رفت. لیز کمی به سوی پنجره متمایل شد و نگاهی به اطراف انداخت. آپارتمان رو به غرب بود. گرچه از ارتفاع نگاه می کرد، اما در مورد جهت دیدش مطمئن بود. هنوز عادت به دیدن چنین منظره‌هایی از آن ارتفاع را نداشت و این که به راحتی شاهد زندگی دیگران باشد...
مردی که کشتمش (گزیده داستان‌های کوتاه آمریکا)
مردی که کشتمش (گزیده داستان‌های کوتاه آمریکا) فکش توی گلویش بود، لب دندان‌های بالایی‌اش نمانده بود. یک چشمش بسته بود. چشم دیگرش سوراخی مثل ستاره داشت. ابروهایش به ظرافت قوس ابروی زنانه می‌مانست. بینی‌اش آسیب ندیده بود. مختصر اشکی دم لاله‌ی یک گوشش به چشم می خورد. موهای مشکی‌اش به عقب شانه شده بود. پیشانی‌اش چروک مختصری داشت، ناخن‌هایش مرتب بود. بر پوست گونه‌ی چپش جای سه ...
پایان بحران
پایان بحران در داستان‌های کوتاه این کتاب، تعدادی از شخصیت‌های اصلی داستان‌ها نه درک درستی از شرایط موجود خود دارند و نه خبر از واکنش‌های غلو‏آمیزشان. گاهی عجولانه برای رفع اشتباهی، با اشتباهی دیگر درصدد جبران هستند و گاهی هم فرصت‌طلبانه در پی راه‌حلی لحظه‌ای...
مرگ همین دور و برهاست (مجموعه 10 داستان پلیسی جنایی)
مرگ همین دور و برهاست (مجموعه 10 داستان پلیسی جنایی) ... در شرایط عادی من تمام کارهایی را که سر راهم قرار می‌گرفت، سبک سنگین می‌کردم و تنها آن‌هایی را که آشکارا از من می‌خواستند دزدی بکنم یا آدم بکشم، رد می‌کردم. در خط کاری من آدم‌ها کشته می‌شدند و من به این مساله عادت کرده بودم اما خودم برای پول درآوردن این کار را نمی‌کردم...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها