رمان خارجی

تو به اصفهان باز خواهی گشت

این طور نگاه کردنت همیشه ته دلم را خالی می‌کرد. اضطراب می‌انداخت به جانم. اضطراب این که یک روز، دیگر نباشی. اصلا برای ماندنی شدن همین دلهره توی وجودم بود که آن روز گرم خرداد، بعد از آخرین امتحان، وقتی کارت ورود به جلسه امتحانت را از وسط پاره کردی و پرت کردی توی هوا و دو تکه کارت چرخید توی باد گرم و چند متر آن طرف‌تر افتاد زمین، دویدم و برداشتمش. اصلا از آن روز به بعد هر بار به این عکست نگاه کردم همه بادهای گرم جهان وزید توی کوچه و خانه و هر کجا که بودم و من با باد دویدم تا تو را، تا عکس تو را بگیرم و نگذارم گم‌وگور شود، نگذارم گم‌وگور شوی.

نشر چرخ
9786007405260
۱۳۹۵
۲۷۶ صفحه
۱۷۳ مشاهده
۱ نقل قول
دیگر رمان‌های مصطفی انصافی
فرمان ششم یا 1 روایت دست‌اول از سوم‌شخص مقتول
فرمان ششم یا 1 روایت دست‌اول از سوم‌شخص مقتول دومین رمان مصطفی انصافی، با این که در ادامه جهان‌بینی رمان نخستش است، تجربه‌ای است متفاوت با آن، انصافی، که پیش از این رمان موفق تو به اصفهان باز خواهی گشت به قلمش منتشر شده است، اثری نوشته قصه‌گو با لایه‌های معنایی تردیدآمیز. رمان در ظاهر ماجرای 1 نویسنده جوان است، او عاشق دختری می‌شود که در اثر یک اتفاق ...
مشاهده تمام رمان های مصطفی انصافی
مجموعه‌ها