اندوه زرد
چون اشک که میتراود از چشمی،
بر شاخ شکسته شور میبارد،
در اندوه زرد روز پاییزی...
در حنجره پرنده فریادی است،
در قلب درخت
وحشت پایان.
از ابر صدای گریه میآید،
از پنجرهها
ترانه باران...!
۲ رمان
Carlos María Domínguez was born in Buenos Aires in 1955 and has lived in Montevideo, Uruguay since 1989.
He is the author of Mares Baldíos, a collection of short stories, as well as five novels, including La Mujer Hablada, which won the Bartolomé Hidalgo Prize, Tres Muescas en mi Carabina, which won the Juan Carlos Onetti Prize, and The Paper House, which won the Premio de la Fundación Lolita Rubial, Vienna's Jury of Young Readers Prize, and has ...
خانه کاغذی
اما عمو صفی چیزی نگفت:
کلاه خاکستری بافتنیاش روی صورتش پایین آمده بود و سرش گاهی به این طرف و آن طرف میافتاد.
به خودم گفتم:
پیرمرد از خستگی به چرت زدن افتاده.
بزار چرتشو رو بزنه وقتی با یه فنجون چای داغ برگردم بیدارش میکنم.
اما وقتی با سینی چای برگشتم عمو صفی هنوز خواب بود.
حالا کلاه بافتنی ...