سبز، تو را سبز میخواهم. باد را سبز، شاخهها را سبز. کشتی را بر دریا. و اسب را بر کوهسار. سراپا در سایه. کنار نردههای مهتابی خواب میبیند، پوستی سبز، گیسوانی سبز، و چشمانی سیمگون. سبز، تو را سبز میخواهم. زیر ماه، کولیوش. همه به تماشا نشسته. دختری را که نمیتواند ببیندشان...