کلمه خدا را با با مکث بر زبان آورد. درست مثل همان روزی که به سیمین گفت: «هیچ میدانی اسامی خداوند 99تا هستند؟» سیمین گفت: «خدا؟!» آن روزها به دنبال پیدا کردن نشانههایی برای 9های داخل خوابش بود. این را تازه در جایی خوانده بود: صدمین اسم، نام اعظم خداست، سیمین بلند خندید و گفت: «تو واقعا به خدا اعتقاد داری عزیز؟»