شماره صفرم هفتمین رمان چاپ شده و آخرین اثر پیش از مرگ اومبرتو اکو، نویسنده ایتالیایی است. این رمان رفته رفته با قدم زدن در شهر میلان سال 1992 ما را با موقعیت کنونی این کشور آشنا میکند. رمان مربوط است به روزنامهای که هرگز قرار نیست منتشر شود و در شماره صفرم باقی میماند؛ اما خبر چاپ آن به متهمانی میرسد که که مجبورند برای جلوگیری از چاپ آن، سرنخ را شل کنند و مدیر کل روزنامه را در قبال سکوت و چشمپوشی از چاپ، درجات دهند. این اثر به روشنی سیستم مافیائی، فراماسونری، کاموررآ، کوزانوسترا و سیستم بسته کلیسا و واتیکان را نشان میدهد و مشکلات سیستم بخشودگی بعد از جنگ که در تار و پود نظام دموکراتیک لانه کرده برملا میسازد. از آن گذشته به نویسندگان جوان میآموزد چگونه برای نوشتن یک رمان باید اطلاعات گوناگون را پیش از نشستن و نوشتن رمان پوشهبرداری و جمعآوری کرد. طرح خوشساخت این رمان که خود تجربهای فرامتن است، به خوبی طراحی پیش از تولید را به نمایش میگذارد. اطلاعات تاریخی، ادبی، تحلیل وقایع و سرک کشیدن در روزنامههای بعد از جنگ دوم حتی انفرماتیک درباره قدرت اتومبیلها و اشرافیت کبک و دربار سلطنتی هم به کار میآید. هر چند در اندیشهای کلی، نویسنده، اطلاعات آخرالزمانی و پارانوئیک و نیهلیستی را در اثر برجسته میکند: "دولت همه چیز است و تو هیچ نیستی."