یک عصر بهاری که هوا هنوز روشن است.
پارکینگ رستوران (که رستوران دیده نمیشود) مردی ایستاده است.
ماشینی که در سمت مسافرش باز است، پاهای زنی از ماشین بیرون آمده.
زن سیگاری روشن میکند.
زمانی میگذرد و بعد مرد شروع به صحبت میکند.
خدای کشتار و بلا فیگورا
شبا که با قطار برمیگردم، از پنجرهها توی خونهها رو میبینم؛ برنامههای تکراری تلویزیون، میزهایی که واسه شام چیده شده، همیشه سر همون ساعت، فضاهای تنگ و تاریک که ازشون غم و حسرت میباره... میدونید چیش واسم جالبه؟ همین تکراری که توش هست، همیشه سر یه ساعت خاص...
آدما با یه مشت خرت و پرت الکی راه میافتن تا دنیا ...
شما بازی را چطور تعریف میکنید
در نمایشنامه شما بازی را چطور تعریف میکنید که سال 2011 به چاپ رسیده شاهد داستان در داستانی هستیم که در هزارتوی خود زندگی رماننویسانی را در قالب شخصیتهای نمایشنامه مورد مداقه قرار داده است.
خدای کشتار و بلا فیگورا
شبا که با قطار برمیگردم، از پنجرهها توی خونهها رو میبینم؛ برنامههای تکراری تلویزیون، میزهایی که واسه شام چیده شده، همیشه سر همون ساعت، فضاهای تنگ و تاریک که ازشون غم و حسرت میباره... میدونید چیش واسم جالبه؟ همین تکراری که توش هست، همیشه سر یه ساعت خاص...
آدما با یه مشت خرت و پرت الکی راه میافتن تا دنیا ...
زندگی ضربدر 3
زندگی × 3، سه واریاسون روی یک تم، تم زندگی، زندگی سونیا و هنری ، زندگی سونیا و هنری که در این شب بخصوص تازه پسر چموش و همیشه موی دماغشان را به اتاق خوابش فرستادهاند تا مگر دمی بیاسایند چه خیال خامی!... اینک صدای زنگ در ... نگاه کن! حدس بزن چه کسانی برای شام آمدهاند!
اینس و ...
آرت
هنر نمایشنامه کوتاهی درباره چند دوست است که درباره تابلوی نقاشی مدرنی که یکی از آنها خریده و در واقع یک بوم خالی است بحث و مشاجره میکنند و دوستی آنها به هم میخورد. تم اصلی نمایشنامه هنر، خودفریبی است. یاسمینا رضا در اینباره به خبرنگار گاردین میگوید:«خودفریبی برای من بخش مهمی از زندگی است و من امروز بخصوص آن ...