رمان خارجی

کوری

(Blindness)

انتقاد ژوزه ساراماگو در این رمان از نشناختن آدم‌ها نسبت به وجوه خود و قدرت تعقل و توانایی‌های درونی خودشان است. کوری‌ای که در این رمان شیوع پیدا می‌کند و در مدت کمی گریبانگیر تمام اقشار جامعه می‌شود برخلاف بیماری کوری، یک مرض نامتعارف است. کورهای این رمان به جای آن‌که در یک تاریکی مطلق غرق شوند، در یک سفیدی بی‌پایان و بسیار نورانی غرق شده‌اند و به جای آن که سیاهی باعث کوری آن‌ها شود، نور شدید مانع از قدرت دید آن هاست. بی‌شک چنین مرضی یک نوع تمثیل است و اشاره انتقادآمیزی به آدم‌هایی دارد که با وجود روشنایی و نور کافی راه خود را گم می‌کنند. ساراماگو در این رمان مسایل اجتماعی زیادی را به باد انتقاد می‌گیرد. بی‌تحرکی و خمودگی آدم‌ها، اطاعت‌های کورکورانه، رکود در برابر فشارهای اجتماعی و سیاسی، سکوت در برابر زورگویی افراد زورمدار و... جنبه‌هایی انتقادی است که در این رمان مشخص و بارز است.

مجید
9789644531002
۱۳۹۵
۳۹۲ صفحه
۴۴۱ مشاهده
۱۱۲ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ژوزه ساراماگو
صفحه نویسنده ژوزه ساراماگو
۳۹ رمان ژوزه ساراماگو نویسندهٔ پرتغالی برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است.ساراماگو در دهکده‌ای کوچک در شمال لیسبون در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد، او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل‌های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد. اگرچه اولین رمان او به نام کشورگناه ...
دیگر رمان‌های ژوزه ساراماگو
بینایی
بینایی داستان بینایی از یک روز بارانی در یک حوزه اخذ رای در پایتختی بی‌نام آغاز می‌شود. از شدت باران کسی بیرون نیامده و در حوزه پرنده پر نمی‌زند. بعد از ظهر است و هنوز هیچ‌کس برای دادن رای به حوزه نیامده است. مسئولین حوزه با نگرانی به افراد خانواده و بستگان‌شان تلفن می‌زنند و از آن‌ها می‌خواهند تنور انتخابات را ...
تاریخ محاصره لیسبون
تاریخ محاصره لیسبون
بینایی
بینایی رئیس حوزه انتخاباتی شماره چهارده،‌بعد از این‌که چتر خیس را با خشونت تمام بست و بارانی‌اش که زیاد به دردش نمی‌خورد از تن در آورد، غرولندکنان گفت: هوای بدی برای زمان رای‌گیری است. او مجبور شده بود چهل‌متری فاصله بین محل پارک اتومبیلش تا در ورودی را با عجله طی کند و حالا طوری وارد اتاق شده بود که قلبش ...
مشاهده تمام رمان های ژوزه ساراماگو
مجموعه‌ها