نمایش‌نامه

آن سوی آینه

(L Envers du decor)

نخیر، من نمی‌تونم زنم رو برای همچین... چنین... دختری ترک کنم... بیش‌تر مکافاته. بله، درسته که اولش احتمالا خیلی هیجان‌انگیزه، یه نفس تازه، یه رنگین‌کمون، یه تولد دوباره، می‌تونم خوب تصورش کنم، قبول، باشه، خیلی هم خوب! چشم! خیلی هم عالی! حرفی نیست. ولی خب که چی؟ بعدش چی؟

نی
9789641855064
۱۳۹۶
۱۳۶ صفحه
۲۵۰ مشاهده
۰ نقل قول
فلوریان زلر
صفحه نویسنده فلوریان زلر
۷ رمان Nom de plume d'Anne Duguël.
دیگر رمان‌های فلوریان زلر
پدر
پدر آن: من تلفنی باهاش حرف زدم. آندره: خب؟ چه ربطی داره؟ آن: اون با گریه رفت. آندره: کی؟ آن: تو نباید این‌طور رفتار کنی. آندره: ولی این‌جا خونه منه مگه نه؟ واقعا عجیبه. من این زن رو نمی‌شناسم. هیچی ازش نخواستم. آن: اون این‌جاست که به تو کمک کنه. و...
دروغ
دروغ نمایش‌نامه‌ای که در دست دارید، یک مجلد از مجموعه «درام معاصر فرانسوی» است. پیش‌تر، مجموعه‌های نمایشی توسط ناشران دیگر به چاپ رسیده‌اند؛ اما این اولین مجموعه‌ای است که در آن صرفا به نمایش‌نامه‌های معاصر فرانسوی پرداخته شده. هدف از انتخاب این آثار، معرفی درام‌نویسان معاصر و گاه جوان فرانسوی است که تاکنون در ایران معرفی نشده‌اند.
مادر
مادر منم همین‌جا بودم دیگه... جای دوری نرفتم. کار خاصی نکردم. یه کم نظافت... آهان، چرا، بیرون رفتم... رفتم یه کم خرید بکنم. یه پیرهن خریدم. می‌خوای بهت نشون بدم؟ ولی بعید می‌دونم خوشت بیاد. خیلی سلیقه‌ تو نیست. سرخه. جرئت می‌خواد پوشیدنش. یا باید به یه مناسبت خیلی مهمی باشه. واسه تشییع جنازه‌ تو می‌پوشمش.
مادر
مادر مادر و پدر، در فضایی غریب و با اصوالتی که تنش را برجسته می کنند. مادر: ا، اینجایی... پدر: آره. مادر: یه کم دیر کردی. پدر: آره، یه کم. خوبی؟ مادر: آره، آره. (درنگ، لدون سرزنش کردن ادامه می‌دهد.) کجا بودی؟ پدر:هان؟ مادر: امروز بعدازظهر. پدر: یعنی چی؟ مادر: کجا بودی؟ پدر: چطور؟ مادر: برام سوال بود. همین.
مشاهده تمام رمان های فلوریان زلر
مجموعه‌ها