رمان خارجی

کار از کار گذشت

(les jeux sont faits)

مردی کوتاه قامت و زخمت، پیپ به دست، بدلباس، معتقد به اخلاقیات، عاشق شهرت، کله‌شق و انتقادناپذیر، دشمن سرسخت بورژوازی، فیلسوف، محقق، منتقد، نویسنده و بالاخره پایه‌گذار مکتب اگزیستانسیالیسم در 21 ژوئن 1905 در پاریس به دنیا آمد. نوشته‌های سارتر که شامل عقاید فلسفی او بود به ایجاد مکتب اصالت وجود انجامید. سارتر بشر را خالق سرنوشت و سازنده شخصیت خود می‌داند و معتقد بود که انسان باید خود سرنوشتش را تعیین کند. به عقیده سارتر انسان همیشه حق انتخاب دارد و اگر در زندگی هیچ راهی را انتخاب نکند باز هم انتخاب نکردن را برگزیده است. در سال 1964 جایزه نوبل ادبی به سارتر تعلق گرفت اما او از پذیرفتن آن خودداری کرد.

آریاتبار
9786009435937
۱۳۹۶
۱۶۰ صفحه
۴۴۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ژان پل سارتر
صفحه نویسنده ژان پل سارتر
۳۶ رمان سارتر روز ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ به دنیا آمد. پدرش ژان باپتیست سارتر (۱۸۴۷-۱۹۰۶) افسر نیروی دریایی فرانسه بود و مادرش آنه ماری (۱۸۸۲-۱۹۶۹) دخترعموی دکتر آلبرت شوایتزر معروف، برندهٔ جایزه صلح نوبل است. پانزده ماهه بود که پدرش به علت تب زرد از دنیا رفت. پس از آن مادرش به نزد والدینش بازگشت. پدربزرگش چارلز شوایتزر یکی از عموهای آلبرت شوایتزر در مدرسه به آموزش زبان آلمانی اشتغال داشت. ژان در خانه زیر نظر او و چند معلم خصوصی دیگر تربیت ...
دیگر رمان‌های ژان پل سارتر
دست‌های آلوده
دست‌های آلوده طبقه اول یک خانه کوچک کنار جاده است. طرف راست در ورودی و یک پنجره است که رو دری آن بسته شده. آخر صحنه تلفن روی گنجه است. طرف چپ نزدیک ته صحنه یک در دیگر هست. میز و صندلی‌ها و اثاث اتاق غیر عادی و ارزان‌قیمت است. حس می‌شود که زنی که در این اتاق زندگی می‌کند نسبت به ...
کودکی یک رئیس
کودکی یک رئیس به‌رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغت‌های کوتاه و فرصت‌های طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف بانک و وقت‌هایی که توی تاکسی و مترو می‌گذرانیم، می‌تواند وقف سرک کشیدن از پنجره‌ای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کرده‌ایم مطالعه یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به دلیل ...
مردگان بی‌کفن و دفن
مردگان بی‌کفن و دفن در مرده‌های بی‌کفن و دفن، برای اولین بار مقاومت دل‌خراش جسم بشر در برابر درد، با وحشیانه‌ترین اعمال شکنجه به نمایش گذاشته می‌شود. دو گروه رو در روی هم قرار می گیرند. شکنجه‌گر و شکنجه‌شده.
مگس‌ها
مگس‌ها راهب بزرگ: خیال داری مردگان را به ریشخند بگیری؟ امروز عید آن‌هاست، تو این را خیلی خوب می‌دانی، و لازم بود امروز تو با لباس عزا در این مراسم حاضر می‌شدی. الکتر: لباس عزا؟ چرا لباس عزا؟ من از مردگان خود ترسی ندارم و فقط برای مردگان شماست که سیاه می‌پوشم.
مشاهده تمام رمان های ژان پل سارتر
مجموعه‌ها