رمان خارجی - فرانسه

غثیان (پالتویی)

اصل عمده و اساسی در ادبیات، آن‌گونه که سارتر می‌گوید، بررسی رابطه انسان با جهانی نامعقول است، جهانی کم‌تر دل‌پذیر، آکنده از ابهام و تردید، آکنده از اضطراب؛ و جهان آنتوان روکانتن از این امر مستثنی نیست. غثیان حدیث انسان تنهایی است که در چرخ و واچرخ زمان، از تنهایی خویش پناهگاهی می‌سازد تا بنواند در مقابل هجوم افکار سرد و تیره و سهمگین تاب بیاورد و روزنی به نور بجوید، افکاری که او را به هر سو می‌برد: به حقایق بی‌چون و چرای زندگی انسان‌ها، به قدم‌های کند و سنگین یک پیرزن در درازنای زمان، به اشیای قطاری در راه، به ضخامت لیوان نوشیدنی، به خطوط ناب و نرم‌نشدنی نغمه‌های موسیقی، به نور کم‌رمق سپیده‌دم. او در پس این تفکرات روزنی را می‌جوید تا به موقعیتش در جهان روشنی بخشد، تا بتواند به درون‌کاوی خویش بپردازد؛ روزنی که برای ادامه زیستش توجیهی به دست دهد: «می‌خواهم پیش از آن‌که خیلی دیر شود به وضوح درونم را ببینم.»

9786008209850
۳۷۴ صفحه
۴۲ مشاهده
۰ نقل قول
ژان پل سارتر
صفحه نویسنده ژان پل سارتر
۳۶ رمان سارتر روز ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ به دنیا آمد. پدرش ژان باپتیست سارتر (۱۸۴۷-۱۹۰۶) افسر نیروی دریایی فرانسه بود و مادرش آنه ماری (۱۸۸۲-۱۹۶۹) دخترعموی دکتر آلبرت شوایتزر معروف، برندهٔ جایزه صلح نوبل است. پانزده ماهه بود که پدرش به علت تب زرد از دنیا رفت. پس از آن مادرش به نزد والدینش بازگشت. پدربزرگش چارلز شوایتزر یکی از عموهای آلبرت شوایتزر در مدرسه به آموزش زبان آلمانی اشتغال داشت. ژان در خانه زیر نظر او و چند معلم خصوصی دیگر تربیت ...
دیگر رمان‌های ژان پل سارتر
تهوع
تهوع بهترین کار این است که رویدادها را روز به روز نوشت. دفترچه خاطراتی داشت تا همه‌چیز را به روشنی دید. نباید چیزهای جزئی و پیشامدهای کوچک را از قلم انداخت، حتی اگر پیش پا افتاده به نظر برسند؛ به خصوص باید طبقه‌بندی‌شان کرد. باید بگویم این میز را، خیابان و مردم، یا بسته توتونم را چطور می‌بینم، چون این‌ها هستند ...
مردگان بی‌کفن و دفن
مردگان بی‌کفن و دفن در مرده‌های بی‌کفن و دفن، برای اولین بار مقاومت دل‌خراش جسم بشر در برابر درد، با وحشیانه‌ترین اعمال شکنجه به نمایش گذاشته می‌شود. دو گروه رو در روی هم قرار می گیرند. شکنجه‌گر و شکنجه‌شده.
دیوار
دیوار ما را به اتاق بزرگ و سفیدی هل دادند. پلک‌های من بر هم می‌خورد زیرا نور کمی می‌تابید. سپس میزی را مشاهده نمودم که چهار نفر با لباس شخصی دور آن نشسته و اوراقی را نگاه می‌کردند. گروه دیگری از زندانیان را در ته سالن جمع کرده بودند، که برای نزدیک شدن آنها مجبور بودیم سرتاسر اتاق را طی نماییم، ...
کودکی یک رئیس
کودکی یک رئیس به‌رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغت‌های کوتاه و فرصت‌های طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف بانک و وقت‌هایی که توی تاکسی و مترو می‌گذرانیم، می‌تواند وقف سرک کشیدن از پنجره‌ای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کرده‌ایم مطالعه یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به دلیل ...
مشاهده تمام رمان های ژان پل سارتر
مجموعه‌ها