رمان ایرانی

دار ترمه

تنهایی چیز بدی نیست، گاهی لازم است به ویژه آن که زمان‌هایی مجبور به تنها بودن هست لااقل میدانی منتظر هیچ کس نباید باشی و زندگی‌ات را به سادگی‌ها گره می‌زنی و دیگر ترسی از دیگران و از دست دادن‌شان نداری و هیچ‌کس و هیچ چیز ناراحت و عصبی‌ات نمی‌کند! گاهی خودت می‌خواهی حصاری دور خود بکشی نه کسی را دوست داشته باشی و نه کسی تظاهر کند به دوست‌ داشتنت چون می‌دانی هیچ علاقه‌ای به اجبار نمی‌شود نمی‌توان کسی را مجبود کرد به دوست داشتن نمی‌توان کسی را مدیون کرد تا دوستت بدارد پس بهتر است تنها باشی و تحمل کنی تنهایی را و قبول کنی شاید هیچ کس منتظرت نیست مثل آن که فقط متعلق به این دیوارها باشی و دل بسپاری به هرچه پیش آید بدون هیچ دلیل و منطقی! تنهایی گاهی اجبار است و گاه انتخاب اما به هرحال باید آن را پذیرفت و کنار آمد.

شادان
9786007368435
۱۳۹۶
۳۵۲ صفحه
۶۶۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های زهره فصل بهار
و تن عاریه
و تن عاریه فارغ از این که در چه موقعیتی هستید شاید لازم باشد کمی به قضاوت بنشینید و شخصیت‏‌های قصه و افکارشان را رد یا تائید کنید. پس وارد مسیر داستانی نویسنده بشوید که او نیز به‌ خوبی توانسته با طرح قصه، از قضاوت به عنوان راوی فاصله بگیرد و خواننده‏‌اش را به این کار وادار کند.
1 دل سیر نگاه
1 دل سیر نگاه تمام مدتی را که در مسیر بود فقط به گذشته مبهم و آینده نامعلومش می‌اندیشید و بغض راه گلویش را بسته بود. نمی‌دانست چه کرده که حالا محکوم به این اوضاع و احوال سخت شده است. از پنجره کوچک هواپیما به بیرون نگاه کرد. آسمان تاریک بود و چراغ‌های شهر سوسو می‌زدند. چیزی تا فرود نمانده بود. هوا ابری و ...
مشاهده تمام رمان های زهره فصل بهار
مجموعه‌ها