بیشترین تلاش جهت ارائه قرائتهای رادیکال از تفکرات نیچه پیرامون حقیقت در میان اندیشمندان پست مدرن و پساساختارگرای فرانسوی صورت گرفته است. باید گفت که بیشترین دین به نیچه را همین اندیشمندان دارند که امروزه به عنوان اندیشمندان پست مدرن شناخته میشوند. مدعای اصلی کتاب حاضر این است که اندیشمندان پست مدرن همگی اندیشههای نیچه را سرچشمه الهام خود میدانند: از این رو که نخستین بار نیچه بود که حقیقت، اخلاق مسیحی، معرفت و علم جدید را مورد نقادی قرار داد.