۷ رمان
From an early age, Matei Vişniec discovered literature as a space dedicated to freedom. He draws his strengths from Kafka, Dostoevsky, Poe, Lautréamont. He loves the Surrealists, the Dadaists, absurd and grotesque theatre, surrealist poetry, fantastic literature, magical realism, even the realist Anglo-Saxon theatre. He loves everything except Socialist Realism.
Vişniec studied philosophy at Bucharest University and became an active member of the so-called Eighties Generation, who left a clear stamp on the Romanian literature. He believes in cultural ...
خرسهای پاندا
این نمایشنامه سرگذشت زن و مردی است که خود را در کنار هم مییابند .بی آن که به روشنی معلوم باشد که چگونه و کجا در کنار یک دیگر قرار گرفته، با هم قرار میگذارند تا چندین شبانه روز را سپری میکنند .با این قرار، وضعیتی آغاز میشود که زن و مرد به موجودی وهمی و خیالی تبدیل میشوند و ...
داستان خرسهای پاندا (به روایت 1 ساکسیفونیست که معشوقهای در فرانکفورت دارد) نمایشنامه
زن: اسم یه شهر رو به من بگو که دوست داشتی توش زندگی کنی.
مرد: فرانکفورت، اونجا یه باغوحش بزرگ هست.
زن: خب، پس تو زندگی بعدیت تو یه خرس پاندا خواهی شد.
مرد: و تو!
زن: منم میآم فرانکفورت دیدنت.
مرد زبالهای (تیاتر تکهتکه) نمایشنامه
راننده تاکسی: من هیچوقت چنین موجودی ندیدم.
نگهبان: من متوجه شدم که سرش بیشتر به سر گوزن میمونه تا سگ.
مرد با ساکسیفون: اما چشماش،اونها چشمای یه سگن. مطمئنم.
حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیدهن باشه
پروانهها شهرمون رو گرفتهن. اونها گنده، خوشگل و گوشتخوارن. هیچوقت اینقدر پروانه تو شهر ندیده بودیم. روی همهچیز نشستهن: خیابونا، پشتبوما، ماشینا، درختا. آدمایی رو که موقع حمله تو خیابون بودهن خوردهن... کل شهر فلج شده. مردم تو خونههاشون پناه گرفتهن و خیابون پر از پروانه رو از پشت پنجرههای پر از پروانهشون نگاه میکنن... ارتشمون نتونست کاری برا پروانهها ...