علمی تخیلی

درخت بخشنده

(The giving tree)

پسر گفت: من دیگر به چندان چیز زیادی نیاز ندارم بسیار خسته‌ام. تنها جایی برای نشستن و آسایش می خواهم همین. خیلی خوب و تا آنجا که می‌توانست خود را به فراز کشید. بسیار خوب، کنده کهن‌سال به درد نشستن و تن‌آسایی که می‌خورد. بیا پسر، بیا بر آن نشین، و استراحت کن.

هستان
9789646965232
۱۳۹۴
۴۸ صفحه
۴۴۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
شل سیلوراستاین
صفحه نویسنده شل سیلوراستاین
۵۳ رمان شل سیلورستاین با نام کامل شلدون آلن سیلورستاین شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست و خواننده آمریکایی در ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۰ در شیکاگو متولد شدو در ۱۰ مه ۱۹۹۹ بر اثر حمله قلبی درگذشت. وی در سال ۱۹۵۰ در ارتش آمریکا به خدمت فرا خوانده شد و از همان زمان کار نقاشی کارتونی را برای برخی از مجلات مثل استریپس، استارس، پاسیفیک آغاز کرد. سیلورستاین از کودکی استعداد ذاتی خاصی در نقاشی و نوشتن داشت. خودش بعدها در جایی می‌نویسد که این دو کار ...
دیگر رمان‌های شل سیلوراستاین
زندگی لافکادیو
زندگی لافکادیو صاحب سیرک گفت: بسیار خوب، حالا بویت صددرصد بهتر شده است. تا وقتی من چرت کوتاهی می‌زنم برو سلمانی و برای خودت لباس هم بگیر. نمی‌توانی این‌طوری بدون لباس بگردی...
لالایی‌ها افسانه‌ها دروغ‌ها
لالایی‌ها افسانه‌ها دروغ‌ها فصلی در پی فصلی دیگر چه زیباست در هوای مطبوع احساس شعف می‌کنم اما بادی می‌وزد، از جانب فردا که مرا می‌خواند. جز این چاره نیست که فصلی دیگر را پذیرا شوم.
هملت از زبان مردم کوچه و بازار
هملت از زبان مردم کوچه و بازار صدا می‌زنه: هی گرتی... بیا اینجا عزیز جون... این پسر ننرت چه مرگشه؟ من که بهش اتاق، خدمه و امکان تحصیل دادم. اون عوضش قاتل خطابم می‌کنه و بهم تهمت ناروا می‌زنه. حالا ببین! میرم ازش به خاطر تهمت و ناروا شکایت می‌کنم. اما قوانین حقوقیش که هنوز وضع نشده فقط چون شوهرتم، زندگیم رو کرده جهنم فکر می‌کنم دلش می‌خواد سر به تنم نباشد
کی کرگدن ارزان می‌خواهد
کی کرگدن ارزان می‌خواهد
کی کرگدن ارزان می‌خواهد
کی کرگدن ارزان می‌خواهد وقتی مادرت می‌خواهد کتکت بزند خوب جلوش را می‌گیرد البته به شرطی که واقعا کار بدی نکرده باشی...
مشاهده تمام رمان های شل سیلوراستاین
مجموعه‌ها