همه چیز با سوالی ساده شروع میشود که دختری جوان به نام ماریان در شبی مهتابی از مردی جوان میکند: «حقیقت دارد که عشق در مردان، احساسی قویتر است؟» همین پرسش بیغرض و بیآلایش سوءظنها و تحقیقها و حتی دادگاههایی را در پی دارد که معمولا در جوامع استبداد زده میبینیم. «توطئهای که علیه ماریان راه افتاده بود ظاهرا میبایست بیوقفه ادامه پیدا میکرد، اما پس از مدتی علائم سستی در آن پدیدار گشت. حس میشد که بدی برای تداوم پیشرفت خود به محرکی تازه نیاز دارد. فکر میکردیم حالا که به هدف خود رسیده است نیاز دارد نفسی تازه کند. اما اشتباه میکردیم.»