داستان نابغه خردسال، با همه کوتاهی، از آثار کانونی توماس مان در روانکاوی رابطه توده و قدرت است و از این لحاظ با روایت پیشخدمت و شعبدهباز درونمایهای همخوان دارد. داستان نخست را توماس مان در 1903 نوشته است و دومین را 1929. این امر نشان میدهد در جهاننگری این نویسنده برجسته موضوع انسان و قدرت دغدغهای پیوسته بوده است. زیرا شعبدهباز این روایت هم مانند نابغه خردسال، مقهور شوق فرمانروایی، میکوشد از راههایی دوپهلو اراده آدمها را بشکند و بر آنها غلبه کند.