در شبهای سرد زمستان با مهربانی توی رختخواب میآید. و نصف شب پاورچین پاورچین پایین میآید تا با هم غذا بخورید. و با خوشحالی ته مانده غذاهای روی میز را میخورد.
۵۳ رمان
شل سیلورستاین با نام کامل شلدون آلن سیلورستاین شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست و خواننده آمریکایی در ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۰ در شیکاگو متولد شدو در ۱۰ مه ۱۹۹۹ بر اثر حمله قلبی درگذشت. وی در سال ۱۹۵۰ در ارتش آمریکا به خدمت فرا خوانده شد و از همان زمان کار نقاشی کارتونی را برای برخی از مجلات مثل استریپس، استارس، پاسیفیک آغاز کرد.
سیلورستاین از کودکی استعداد ذاتی خاصی در نقاشی و نوشتن داشت. خودش بعدها در جایی مینویسد که این دو کار ...
هملت از زبان مردم کوچه و بازار
صدا میزنه: هی گرتی... بیا اینجا عزیز جون...
این پسر ننرت چه مرگشه؟
من که بهش اتاق، خدمه و امکان تحصیل دادم.
اون عوضش قاتل خطابم میکنه و بهم تهمت ناروا میزنه.
حالا ببین! میرم ازش به خاطر تهمت و ناروا شکایت میکنم.
اما قوانین حقوقیش که هنوز وضع نشده
فقط چون شوهرتم، زندگیم رو کرده جهنم
فکر میکنم دلش میخواد سر به تنم نباشد
چراغی زیر شیروانی
آه، واقعا چقدر عالی میشد
اگر گیتاری داشتم که خودش میزد و خودش میخواند
جدا چه کیفی داشت اگر گیتاری داشتم بیکم و کاست
که اصلا احتیاجی به بنده نداشت
زندگی لافکادیو
صاحب سیرک گفت: بسیار خوب، حالا بویت صددرصد بهتر شده است. تا وقتی من چرت کوتاهی میزنم برو سلمانی و برای خودت لباس هم بگیر. نمیتوانی اینطوری بدون لباس بگردی...
در جستجوی قطعه گمشده و آشنایی قطعه گمشده با دایره بزرگ
«او قطعهای کم داشت و شاد نبود» این آغاز ماجراست، پس راه میافتد، صحراها و کوهها را زیر پا میگذارد و از جنگل ها و باتلاقها میگذرد و به قطعههای گوناگون برمیخورد اما هریک از آنها «اشکالی» دارد. بالاخره به قطعهای برمیخورد که کاملا «جور» درمیآید و او را «کامل» میکند، اما حالا که کامل شده...