رمان ایرانی

مجموعه آثار بزرگ علوی (باقاب)

مجتبی آقا بزرگ علوی شهرت یافته به «بزرگ علوی» نویسنده واقع گرا، سیاست مدار ، روزنامه‌نگار نوگرا و استاد زبان فارسی بود که بیش از چهار دهه از نیمه‌دوم سده بیستم را در آلمان زیست و به ترجمه، نقد و فرهنگ نامه‌نویسی نیز پرداخت. او را به همراه صادق هدایت و صادق چوبک از پدران داستان نویسی‌نوین ایرانی می دانند. وی با گرایش‌های رمانتیکی که در روحیه ایرانی ریشه دارد و با نثری که طنین زیبا پرستانه ای دارد، در داستان پردازی‌هایش به نوآوری گرایش ویژه ای داشت. در بیشتر آثارش، ابتدا گره‌ای هست و حادثه اصلی پیش‌تر روی داده است و راوی، حادثه داستان را بازسازی می کند. این شگرد را اساسا ویژه ادبیات پلیسی می‌دانند.

نگاه
9789643518332
۱۳۹۶
۲۱۷۴ صفحه
۱۹۰ مشاهده
۰ نقل قول
بزرگ علوی
صفحه نویسنده بزرگ علوی
۱۳ رمان مجتبی بزرگ علوی از نثرنویسان برجسته ادبیات فارسی سده بیستم میلادی و مشهورترین نویسنده چپ‌گرای ایران است. او که یکی از افراد گروه معروف ۵۳ نفر بود در آماده‌سازی مجله دنیا با تقی ارانی همکاری می‌کرد و به روانشناسی زیگموند فروید و فلسفه مارکسیسم بسیار علاقه‌مند بود. علوی همچنین یکی از بنیانگذاران حزب توده ایران بود و آثار ادبی مشهوری را به رشته تحریر در آورد که از آن جمله می‌توان به رمان «چشمهایش» و داستان کوتاه «چمدان»، اشاره کرد.
دیگر رمان‌های بزرگ علوی
53 نفر
53 نفر محاکمه 53 نفر که یکی از آثار ننگین تاریخ ایران به شمار می‌رود، محصول اوضاع و احوالی‌ست که دوره سیاه را پابرجا کرده‌ بودند: در محاکمه 53 نفر و در گرفتاری و آزادی آن‌ها تمام طبقات اجتماع ایران شریک بودند، بنابراین اگر من موفق شوم که این حادثه را به طوری که در حقیقت بوده، و وقایعی را که اطراف ...
میرزا
میرزا خازن می‌آمد و می‌گفت: ـ قهرمان بازی را بگذار کنار. پدرت را در می‌آورند. اینجا جایی است که ایمان فلک رفته به باد. با وجودی که ماه‌ها در حجره‌ام تمرین می‌کردم که از دشنام و تحقیر و ضرب و شتم خم به ابرو نیاورم، روزی تاب نیاوردم. تف به صورت او انداختم. به او گفتم: ـ بی‌ناموس! این اسمی بود که فتنه به او ...
نامه‌ها و داستان گیله مرد
نامه‌ها و داستان گیله مرد با دو دستش صورتش را پوشانده بود و در اتاق کوچکش، در اتاق گرم و مطبوعی که پرده‌های کلفت و خوش‌رنگ آن‌را از دنیای خارج جدا کرده بود، راه می‌رفت. بیرون سرد بود و برف می‌آمد. بوران غوغایی راه انداخته بود. اما پرده‌ها و در و پیکر محکم نمی‌گذاشت که سرما به درون اتاق نفوذ کند.
چمدان
چمدان پدرم پس از لحظه‌ای خاموشی دفتر چک بانک را از جیب بیرون آورد و یک چک صد مارکی به من داد و گفت: «من مسافرت می‌کنم و می‌روم به اطراف سیتو، به یکی از ییلاق‌های سرحد چکوسلاو ( اسم آن را فراموش کرده‌ام)، ترن ساعت یازده حرکت می‌کند، اگر می‌توانی برو به خانه من و آن‌جا بنشین تا پسر صاحب‌خانه من ...
موریانه
موریانه من یک ساواکی هستم. از اینکه چنین شغلی را اختیار کرده بودم نه شرمنده‌ام نه مغرور. این هم کاری است مانند کارهای دیگر. مگر کارمندان وزارت دارایی همه دزدند و یا کسانی که در دادگاه‌ها دسته دسته مردم را با گناه یا بی‌گناه به زندان می‌فرستند یا به پای دار، همه‌شان آدم‌کشند؟ تنها در یک اداره دولتی کار کردن جرم ...
مشاهده تمام رمان های بزرگ علوی
مجموعه‌ها