سینا دادخواه اولین رمانش یوسف آباد خیابانِ سیوسوم را در نیمه دوم دهه هشتاد منتشر کرد، رمانی که با بازتابهای فراوانی روبهرو شد. رمانِ دومش زیباتر ادامه روند کار اول بود، و سومین رمانش شاهراه دغدغههای او را در سطح و ساختاری متفاوتتر به نمایش گذاشته است. شاهراه روایت پسر بودن است در تهرانِ سالهای اخیر. در بابِ پرسه زدن در شهر و درکِ رازها و خاطراتِ گذشتهای نه چندان دور. رمان درباره پسری است جوان که مدام گذشته خود را به یاد میآورد. گذشتهای که بخشی از آن با پدری خاص گره خورده و البته مکانهایی که او آنها را دوست داشته است. دادخواه در روایتی بیوقفه، پیشرونده و مملو از تکههای ریز و درشتِ داستانی، پازلی با قطعاتِ فراوان ساخته که باید تکمیل شود. خواننده شاهراه با رمانی قصهگو و شهری روبهروست که تلاش میکند از دلِ مکانها حافظه یک دورانِ مملو از تغییر را بازیابی کند؛ حافظه دو دهه گذشته شاید. و این میان پسر گره میخورد در برخوردهایش با شهر، آزادیای که در پرسهزنیهای جسمی و ذهنیاش میسازد تا به رهایی برسد. و سؤال اینجاست که آیا رستگار خواهد شد؟ تازهترین رمانِ دادخواه راوی جستوجو زمانی است «گمشده». دعوت به تماشای رنگهایی که مدام در فضا دورتر میشوند. عیشِ زیستن و خون داشتن...