در غروبی داغ از نخستین روزهای ماه ژوییه، جوانی از اتاقک زیر شیروانی خود در محله «نجاران» خارج شد و به خیابان اصلی قدم گذاشت، آن چنانکهگویی نمیدانست بهکجا میخواهد برود، نرم نرمک مسیر پل «کوکوشکین»را در پیش گرفت.
۷۰ رمان
فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی نویسندهٔ مشهور و تاثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. سوررئالیستها مانیفست خود را بر اساس نوشتههای داستایوسکی ارائه کردند.
اکثر داستانهای وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی است، عصیان زده، بیمار و روان پریش. ابتدا، برای امرار معاش، به کار ترجمه پرداخت، و آثاری چون اوژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر شیلر را ترجمه کرد.
همزاد
همزاد، بعد از مردم فقیر دومین رمان داستایوفسکی محسوب میشود. رمان کوتاه همزاد نسبت به زمانش، بررسی شگفتانگیزی در باب روانشناسی آدمهای نابهنجار است. قهرمان آن، گولیادکین، کارمند دولت، مبتلا به جنون افزاینده تعقیب و آزار، به مردی برمیخورد که عینا به او میماند و همنام اوست. ابتدا گولیادکین با او دوستی میکند و شغلی در اداره خود برایش دست ...
ابله
پرنس مویخکین، آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته، پس از اقامتی طولانی در سوئیس برای معالجه بیماری، به میهن خود باز میگردد. بیماری او رسما افسردگی عصبی است ولی در واقع مویخکین دچار نوعی جنون شده است که نمودار آن بیارادگی مطلق است. به علاوه، بیتجربگی کامل او در زندگی، اعتماد بیحدی نسبت به دیگران در وی پدید میآورد. مویخکین، ...
قمارباز (از یادداشتهای 1 جوان)
داستایفسکی در این داستان تجربهی تلخ خویش را روایت میکند؛ آنگاه، که او در یکی از اقامتهایش در خارج از کشور، به جانب قمار کشیده میشود و میل مفرط به آن دارد. او حتی زندگی و آیندهی خود و محبوب خود ـ پولینا ـ را بر سر قمار میگذارد؛ اما آنگاه که عنان اختیار از کف نمیدهد، و بر خود ...
تحقیر و توهین شدهها
مردمان تهیدست و به معنی واقعی کلمه، بیچاره و بینوای داستایفسکی، با همه بینوایان نویسندههای دیگر، به ویژه نویسندههای اروپایی به کلی متفاوتند. درست است که گرسنگی سرمنشا همه شرارتها، بدطینتیها، فسادها، گمراهیهاست، اما تهیدستان داستایفسکی، در عین گرسنگی، فقر، بیماری و محرومیتها، ویژگیهای انسانیشان را از دست ندادهاند، نه تنها به جان هم نمیافتند، بلکه احساس همدلی و ابراز ...
یادداشتهای زیرزمین
یادداشتهای زیرزمین تراوشات روخ ناآرام مردی است ه خود را مریض میپندارد و به دلیل عصیان روحی و رفتارهای ناهنجار عصبی قادر به ایجاد تعامل با دیگران نیست. از این رو در زیرزمین تنهایی خویش و در کنج عزلت، باواگویی اندیشههای خود، به محاجه با روح خویش میپردازد.
یادداشتها از دو قسمت تشکیل شدهاند. در قسمت اول که تاریکی نام ...